زهرا نوری؛ محسن نیازی
چکیده
پیشینه و هدف: محیط زیست و لزوم حفاظت از آن یکی از موضوعاتی است که در عصر حاضر مورد توجه بسیاری از اندیشمندان و متخصصان حوزه های مختلف علم قرار گرفته است. محیطزیست یکی از ابعاد دستیابی به توسعه ی پایدار به شمار می آید. آن چه که بر همگان روشن است، فقدان حیات جوامع بشری بدون برخورداری از محیط زیستی سالم است. رویکردهای متفاوتی ...
بیشتر
پیشینه و هدف: محیط زیست و لزوم حفاظت از آن یکی از موضوعاتی است که در عصر حاضر مورد توجه بسیاری از اندیشمندان و متخصصان حوزه های مختلف علم قرار گرفته است. محیطزیست یکی از ابعاد دستیابی به توسعه ی پایدار به شمار می آید. آن چه که بر همگان روشن است، فقدان حیات جوامع بشری بدون برخورداری از محیط زیستی سالم است. رویکردهای متفاوتی به موضوع محیط زیست وجود دارد که از آن جمله می توان به رویکرد محیط زیست محور و رویکرد انسان محور اشاره کرد. رویکرد اول، محیط زیست را در مرکز توجه خود قرار داده و لزوم حفاظت از آن را بر همگان ضروری می داند. رویکرد دوم، که با رویکرد فایده گرایانه مرتبط است، محیط زیست را در خدمت بشر دانسته و هرگونه حقوق اعم از حقوق حیوانات، گیاهان و غیره را از آن سلب می کند. رویکرد اول منجر به شکل گیری قوانین به منظور محافظت از محیط زیست میشود. این گونه قوانین بر مبنای هنجارها و ارزش ها و میزان اهمیت موضوع از نظر استراتژیست ها و قانون گذاران هر کشور برنامه ریزی، وضع و ابلاغ شده و توسط مجریان قوانین مورد اجرا می گیرند. در این میان، برخی از جرایم محیط زیستی ارتکاب می یابند که اثرات جبران ناپذیری را به محیط زیست وارد می کنند، اما توسط جرم شناسان جرم انگاری نشده اند و مرتکبان به آن هرگز مورد بازخواست و تنبیه قرار نمی گیرند. این گونه جرایم که در دسته ی جرایم حقوق بشری قرار دارند، از منظر جامعه شناختی مورد توجه قرار می گیرند. جرایم محیطزیستی بر اساس موقعیت جغرافیایی، فرهنگ و کنش های افراد متنوع بوده و از جامعه ای به جامعه ی دیگر متفاوت است. شناسایی جرایم محیط زیستی و نیز عوامل فرهنگی و اجتماعی مرتبط بر ارتکاب جرایم از سوی افراد جامعه به مسئولان جامعه در جهت پیشگیری از ارتکاب جرم و دستیابی به محیط زیستی سالم جهت ارتقای سلامت و کیفیت زندگی شهروندان کمک می کند. پژوهش پیشرو با هدف بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی ارتکاب به جرایم محیط زیستی توسط شهروندان کاشانی ساخت یافته است.مواد و روش ها: پژوهش حاضر پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته است. بدین ترتیب که در ابتدا، پرسشنامه های استاندارد موجود و پرسشنامه ی محقق ساخته پیرامون جرایم محیط زیستی پس از سنجش پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ بین پاسخگویان 16 تا 70 ساله ی کاشانی که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، توزیع شد. تعداد نمونه با استفاده از روش کوکران 358 نمونه برآورد شده بود که به منظور دقت بیشتر این میزان به 481 نمونه ارتقا یافت. داده ها، پس از جمع آوری، توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در نهایت با استفاده از نرمافزار AMOS مدل مفهومی پژوهش مورد آزمون قرار گرفت.نتایج: نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر آن است که هویت ملی با تاثیرگذاری 35/0، هویت شهری 28/0، سرمایه ی اجتماعی 27/0، سرمایه فرهنگی 38/0، دینداری 12/0، آگاهی محیط زیستی 33/0 و فرهنگ شهروندی 56/0 به شکل معکوس و معناداری بر جرایم محیط زیستی اثر دارند. در این میان فرهنگ شهروندی با ضریب مسیر 56/0- بالاترین ضریب مسیر مستقیم و هویت ملی با ضریب 92/0 بالاترین اثرگذاری غیرمستقیم بر ارتکاب به جرایم محیط زیستی را به خود اختصاص داده اند. هم چنین، در پژوهش حاضر، میزان شاخصهای نکویی برازش GFI و AGFI و CFI و NFI بیشتر از 90/0 گزارش شده است که دال بر برازش مناسب مدل تحقیق است.بحث: در این ارتباط فرهنگ شهروندی و هویت ملی به ترتیب با بالاترین تأثیر مستقیم و غیرمستقیم نقش به سزایی در کاهش جرایم محیط زیستی دارند. در نتیجه، با مشارکت هرچه بیشتر افراد جامعه در فعالیت های مربوط به شهر و نیز افزایش مسؤولیت پذیری آن ها در ارتباط با شهر محل زندگی و نیز شناسایی و تحکیم هویت ملّی از سوی برنامه ریزان و مجریان قوانین می توان اقدامات سازندهای در جهت کاهش جرایم محیط زیستی انجام داد.