آلودگی خاک
محمود کسایی؛ نسرین قرهی؛ رفعت زارع بیدکی
چکیده
مقدمه: بررسی عامل تأثیرگذار بر حرکت آب و املاح در خاک و استفاده از مواد اصلاحکننده جدید مانند نانو ذرات معدنی و بیوچارها میتواند کمک شایانی به مدیریت صحیح اراضی برای کاهش آبشویی نیترات از خاک و جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی نماید. از آنجا که در سالهای اخیر مطالعات بسیاری بر روی استفاده از زغال زیستی در سیستمهای زراعی ...
بیشتر
مقدمه: بررسی عامل تأثیرگذار بر حرکت آب و املاح در خاک و استفاده از مواد اصلاحکننده جدید مانند نانو ذرات معدنی و بیوچارها میتواند کمک شایانی به مدیریت صحیح اراضی برای کاهش آبشویی نیترات از خاک و جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی نماید. از آنجا که در سالهای اخیر مطالعات بسیاری بر روی استفاده از زغال زیستی در سیستمهای زراعی با هدف اولیه ترسیب کربن آلی در خاک و درنتیجه کاهش گازهای گلخانهای انجام شده است، اثر آن بر دیگر فرآیندهای خاک از جمله آبشویی نیترات نیز مورد توجه قرار گرفته است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر نانو ذرات معدنی و بیوچار حاصل از بقایای گیاه گندم بر آبشویی نیترات از خاک و پایداری خاکدانه است.مواد و روشها: تیمارهای مورد استفاده شامل سه تیمار زئولیت، کلوزیت و بیوچار، هرکدام در دو سطح (ده و پنجاه گرم در هر کیلوگرم خاک) و سه تکرار بود. ستونهای خاک مورد استفاده در این تحقیق، لولههای پلیکا (PVC) به قطر 3 سانتیمتر و ارتفاع 40 سانتیمتر بودند. برای وارد کردن نیترات به ستونهای خاک از کود اوره حاوی 46 درصد نیتروژن خالص استفاده شد. میزان کود اوره مطابق نیاز کودی گیاه ذرت که معمولاً 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار میباشد، در نظر گرفته شد. کود اوره بهصورت محلول برای هر ستون خاک آماده و در هفته اول و پنجم به تمام ستونهای خاک اضافه شد. آبیاری ستونهای خاک نیز بر اساس وزن آب از دست رفته از ستون خاک شاهد به روش وزنی و با حدود 15 درصد آبشویی برای خروج زهاب انجام شد. تعداد آبیاریها شامل 8 آبیاری هفتهای یک آبیاری و میزان آب واردشده به هر ستون در هر آبیاری حدود 60 میلیلیتر بود. غلظت نیترات محلولهای مورد آزمایش با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری تعیین گردید. پس از هشت هفته از اضافه شدن تیمارها به خاک مورد آزمایش میانگین وزنی قطر خاکدانهها در نمونه شاهد و تیمارها اندازهگیری شد و با میانگین وزنی قطر خاکدانهها در نمونه شاهد قبل از آزمایش و بعد از پایان آزمایش مقایسه شدند.نتایج: در طول زمان آزمایش میزان نیترات خروجی از ستونهای خاک در تیمارهای حاوی ده گرم و پنجاه گرم از هر یک از از اصلاح کنندههای بیوچار، زئولیت و کلوزیت نسبت به نمونه شاهد بهطور معنیداری (p<0.5) کاهش داشته است. در تمام هفتههای آزمایش، تیمار پنجاه گرم بیوچار کمترین آبشویی نیترات را نسبت به تیمار پنجاه گرم زئولیت و پنجاه گرم کلوزیت داشته است. بهطورکلی، نتایج نشان داد که افزودن بیوچار و نانو ذرات معدنی به خاک در سطح پنج درصد وزنی موجب کاهش معنیدار (p<0.5) آبشویی نیترات شد.بحث: بر اساس نتایج به دستآمده در تحقیق حاضر و مطالعات قبلی انجام شده به طور قطعی میتوان بیان کرد که افزودن بیوچار به خاک سبب بهبود شرایط فیزیکی خاک و کاهش آبشویی نیترات از خاک میشود. همچنین با افزایش مصرف زئولیت و کلوزیت پایداری خاکدانهها بیشتر و میزان نیترات خروجی از ستون خاک کم شده و درنتیجه آلودگیهای آبهای زیرزمینی به نیترات کمتر خواهد شد.
رسول زمانی احمدمحمودی؛ نسرین قرهی؛ سمیرا بیاتی؛ حجت الله خدری غریبوند؛ مهناز امینی؛ فاطمه اسدی
چکیده
پیشینه و هدف: مدیریت مواد زائد جامد شهری در قرن اخیر به یک مسأله مهم محیط زیستی تبدیل شده است. مطالعه حاضر برای سنجش نگرش و آگاهی مردم در ارتباط با مدیریت پسماند شهری در شهرکرد انجام شده است. مواد زائد جامد در شهرکرد اغلب شامل زباله های خانگی، تجاری، صنعتی، ساختمانی و زراعی می باشند. این زباله ها به صورت غیرتفکیک شده دفن ...
بیشتر
پیشینه و هدف: مدیریت مواد زائد جامد شهری در قرن اخیر به یک مسأله مهم محیط زیستی تبدیل شده است. مطالعه حاضر برای سنجش نگرش و آگاهی مردم در ارتباط با مدیریت پسماند شهری در شهرکرد انجام شده است. مواد زائد جامد در شهرکرد اغلب شامل زباله های خانگی، تجاری، صنعتی، ساختمانی و زراعی می باشند. این زباله ها به صورت غیرتفکیک شده دفن میشوند و درصدی از زباله ها بدون هیچگونه مدیریتی باقی می مانند. از آن جا که کارخانه بازیافت در استان چهارمحال و بختیاری وجود ندارد، بسیاری از پسماندها که ارزش اقتصادی بالایی دارند، بدون بهره از بین می روند. با توجه به نقش تأثیرگذار مدیران و برنامه ریزان شهری و استانی، با کمی تأمل و قبول نقش افراد جامعه در چرخه مدیریت می توان بسیاری از مشکلات مربوط به مراحل بعدی سیستم دفن پسماند را به حداقل ممکن کاهش داد.مواد و روش ها: به منظور انجام این مطالعه از روش ترکیبی (روشهای میدانی، کتابخانهای و اسنادی، تحلیلی و توصیفی) استفاده شد و شهر به سه ناحیه تقسیم و در هر ناحیه به طور تصادفی پنجاه پرسشنامه توزیع شد. روایی پرسشنامهها توسط متخصص در زمینه مواد زائد دانشگاه های علوم پزشکی کشور و پایایی آن توسط تست آلفا کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. در نهایت تجزیه و تحلیل داده های حاصل از این پرسشنامه ها با استفاده از نرمافزار Excel و SPSS نسخه 19 و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون همبستگی، تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور بررسی تأثیر جنسیت بر میزان مشارکت از آزمون T مستقل و تأثیر تحصیلات و ساختار سنی بر میزان مشارکت از آزمون ANOVA استفاده شد.نتایج: با توجه به میزان آلفای کرومباخ برابر 87/0، سوالات مطرح شده در پرسشنامه ها از روایی خوبی برخوردار بودند. بیشترین تعداد پاسخ دهندگان به پرسشنامه ها از نظر سنی در بازه 40-25 سال (3/53 درصد)، از لحاظ سطح تحصیلات دارای مدرک فوق دیپلم و کارشناسی (3/55 درصد) بودند. همچنین 7/50 درصد از پاسخ دهندگان را بانوان و 3/ 49 درصد را آقایان تشکیل دادند. نتایج نشان داد بین میزان تحصیلات و میزان آگاهی افراد در رابطه با مدیریت مواد زائد جامد ارتباط معنی داری وجود دارد (کای اسکور، 05/0>p). درحالی که بین سن و جنسیت و میزان آگاهی افراد ارتباط معنی داری وجود ندارد (کای اسکور، 05/0<p). نتایج توزیع فراوانی پاسخ مردم در خصوص مواد زائد جامد نشان داد که تقریباً 97 درصد افراد آگاهی کامل از تفاوت بین زباله های خشک و تر دارند. میانگین نمره آگاهی در این بررسی 98/ 0± 88/31 (میانگین ± خطای استاندارد) از 68 امتیاز بود که با توجه به این امتیاز میزان آگاهی مردم متوسط برآورد شد.بحث: نتایج بیانگر این است که در ارتباط با موضوع خاص مواد زائد جامد شهری باید آگاهی رسانی و آموزش های بیشتری صورت گیرد، با این وجود در این مطالعه با افزایش سطح سواد و آگاهی مردم، مسائل محیط زیستی و به طور خاص مواد زائد جامد را بهتر می توان مدیریت کرد. برنامه ریزی هایی به منظور تغییر رفتار و نگرش خانواده ها و تقویت دانش مردم ضروری است. در این راستا پیشنهاد می شود متولیان و مسؤولان امر آموزش چهره به چهره، بهره گیری از فناوری های آموزشی مناسب و رسانه های گروهی برای ارتقاء فرهنگ عمومی در رابطه با مواد زائد جامد را مورد توجه قرار دهند.