محمدرضا فرزانه؛ محسن بدره؛ جواد رمضانی
چکیده
مقدمه: ظرفیتسازی اجتماعی و افزایش آگاهی اقشار مختلف جامعه از طریق آموزش مسائل مرتبط با حوزه آب و محیطزیست یکی از بنیادیترین موضوعات کشور به شمار میرود تا حفاظت از آب و محیطزیست به الگوی رفتاری در جامعه تبدیل گردد. مدلهای بسیاری برای بررسی جایگاه علوم رفتاری در زمینهی مدیریت منابع آب توسعهیافتهاند که اکثر آنها با ...
بیشتر
مقدمه: ظرفیتسازی اجتماعی و افزایش آگاهی اقشار مختلف جامعه از طریق آموزش مسائل مرتبط با حوزه آب و محیطزیست یکی از بنیادیترین موضوعات کشور به شمار میرود تا حفاظت از آب و محیطزیست به الگوی رفتاری در جامعه تبدیل گردد. مدلهای بسیاری برای بررسی جایگاه علوم رفتاری در زمینهی مدیریت منابع آب توسعهیافتهاند که اکثر آنها با تئوری رفتار برنامهریزیشدهی (TPB) و ساختاردهی رفتارهای حفاظتی آب، سازماندهی شدهاند که در پیشبینی رفتار اثباتشده و رشد و تکامل، موفقیت داشته و توسعه مدل بالادستی این پژوهش نیز از این طریق صورت گرفته است. با توجه به اینکه کودکان بهعنوان وارثان آیندهی منابع و دانشجویان بهعنوان قشر تأثیرگذار جامعه از اهمیت خاصی برخوردارند، بنابراین میبایست آنها را برای پذیرش اجرای نقش حفاظت از آب به بهترین شکل ممکن ترغیب نمود. لذا هدف این پژوهش، شناسایی فاکتورهای روانشناختی مؤثر بر منطق رفتاری و تمایلات رفتاری دانشآموزان و دانشجویان برای مشارکت در حفاظت از آب از طریق یک مدل اجتماعی-روانشناختی و بررسی اثربخشی آموزش غیرمستقیم و غیررسمی با رویکرد مبتنی بر اسکرچ محیط زیستی است.مواد و روشها: در این پژوهش، رفتار 90 دانشآموز در سه مقطع تحصیلی ابتدایی، متوسطه اول و دوم و همچنین 30 دانشجوی منتخب دختر و پسر در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد شهر کرج در ارتباط با آب، در محور حفاظت از آب مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور پرسشنامهای بر اساس مؤلفههای تعریفشدهی مدل بالادستی شامل نیت، نگرش، کنترل رفتار درک شده، هنجار اخلاقی، درک از ریسک، هنجار ذهنی، رفتار، اعتماد و عادت و با تکیه بر مرور منابع بینالمللی بهمنظور تعیین منطق رفتاری جامعهی آماری پژوهش در قبال گزینههای سیاستی مذکور طراحی و تهیه گردید.نتایج: نتایج بهدستآمده نشان داد که برنامههای آموزشی غیرمستقیم و غیررسمی صورت گرفته با رویکرد برنامهنویسی اسکرچ و با مثالهای مرتبط با حفاظت از منابع آب (اسکرچ محیطزیستی)، تأثیر مثبتی بر نگرش افراد نسبت به حفاظت از آب، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری درک شده، تمایل رفتار نسبت به حفاظت از آب و هنجارهای اخلاقی داشته است. همچنین آموزش در دانشآموزان دختر، در مؤلفهی نگرش مؤثرتر بوده است؛ اما در دانشآموزان پسر، میزان آگاهی و بینش در مورد مسائل مربوط به حفاظت آب در پیشآزمون بالاتر بوده است.بحث: در طراحی کمپینهای آموزشی بهتر است در وهله اول به قصد افراد برای صرفهجویی در مصرف آب و سپس عملی شدن این امر، توجه شود. همچنین با توجه به اینکه هرچه آموزشها در سنین کمتر شروع شوند، نتایج مطلوبتری را به همراه دارد؛ لذا میبایست به امر آموزش در سنین پایینتر، توجه ویژهای شود. به علاوه، برنامههای آموزشی بیشتر با تأکید بر آموزشهای غیرمستقیم و غیر رسمی در جهت سهولت حفاظت از آب صورت گیرد تا رفتار حفاظت از آب در میان دانشآموزان و دانشجویان بهبود یابد.
فرشاد رزم آور؛ مسلم سواری
چکیده
بحران منابع آبی خصوصاً در بخش کشاورزی به عنوان یک نگرانی مهم برای سیاستگذاران کشورهای در حال توسعه ظاهر شده است. این در حالیست که امروزه کمبود آب یکی از عمدهترین عوامل بازدارنده در تولید محصولات کشاورزی است و نقش مهمی در عدم تحقق امنیت غذایی دارا میباشد. از این رو، هدف اصلی مطالعه حاضر شناسایی موانع حفاظت آب و طراحی سازوکارهای ...
بیشتر
بحران منابع آبی خصوصاً در بخش کشاورزی به عنوان یک نگرانی مهم برای سیاستگذاران کشورهای در حال توسعه ظاهر شده است. این در حالیست که امروزه کمبود آب یکی از عمدهترین عوامل بازدارنده در تولید محصولات کشاورزی است و نقش مهمی در عدم تحقق امنیت غذایی دارا میباشد. از این رو، هدف اصلی مطالعه حاضر شناسایی موانع حفاظت آب و طراحی سازوکارهای حفاظت از آب در بخش کشاورزی میباشد. با توجه به کاربرد رویکرد کیفی در این مطالعه، از مصاحبههای نیمه ساختار یافته با 17 نفر از کشاورزان شهرستان دشتستان بهعنوان یکی از مناطق کشاورزی با اقلیم خشک آسیب دیده از خشکسالیهای اخیر در جنوب ایران استفاده گردید. جهت تحلیل نتایج این مطالعه، از مدل پارادایمی استراوس و کوربین جهت طراحی سازوکار مناسب برای خروج از این بحران، استفاده شده است. بر اساس تجزیه و تحلیل نتایج عواملی همچون کشت محصولات آببر توسط کشاورزان، افزایش سطح زیر کشت، عدم تخصیص بودجه و اعتبارات کافی به بخش کشاورزی، گرمی هوا طی سالهای اخیر، کاهش میزان بارش طی سالهای اخیر، خشکسالیهای اخیر، سیستم آبیاری سنتی (غرقابی)، عدم ارائه تسهیلات (مانند وام جهت تغییر سیستم آبیاری)، حفر چاههای غیرمجاز در منطقه و فرهنگ نادرست مصرف آب به عنوان مهمترین موانع حفاظت آب از دیدگاه کشاورزان بودند. بنابراین جهت خروج از این مشکل عوامل شناسایی شده در قالب 6 سازوکار انسانی، ذهنی، محیطی، حمایتی، نظارتی و قانونی و اقتصادی دستهبندی و تحلیل شدند.