از شاخصههای گفتمان زیستمحیطی، شمول جهانی شدن آن میباشد زیرا محیطزیست و پایداری آن بر فرآیند توسعه یک کشور و در مقیاس بزرگتر بر جهان، تأثیرگذار خواهد بود و در این زمینه نظریهپردازیهایی از طریق فیلسوفان و صاحبنظران انجام شده است. از اینرو هدف پژوهش حاضر، بررسی نظریههای زیستمحیطی با رویکرد ...
بیشتر
از شاخصههای گفتمان زیستمحیطی، شمول جهانی شدن آن میباشد زیرا محیطزیست و پایداری آن بر فرآیند توسعه یک کشور و در مقیاس بزرگتر بر جهان، تأثیرگذار خواهد بود و در این زمینه نظریهپردازیهایی از طریق فیلسوفان و صاحبنظران انجام شده است. از اینرو هدف پژوهش حاضر، بررسی نظریههای زیستمحیطی با رویکرد سیاست و جهانی شدن بوده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بود که با بررسی منابع و مقالات و مطالعات کتابخانهای و با ابزار فیشبرداری انجام شده است. در این راستا ابتدا عوامل ایجاد رفتار حفاظت از محیطزیست شامل اطلاعات وآگاهی زیستمحیطی، نگرش و نگرانی زیستمحیطی، رفتار مسئولانه، آموزش، سواد و اخلاق زیستمحیطی بررسی شد و سپس با سیر تاریخی به نظریههای، محیطزیست مورد بحث و مقایسه قرار گرفت.
این تحقیق با هدف توسعه و تدوین چارچوبی برای استقرار نظام ارزیابی اثر پایداری در ایران انجام شد. در این رابطه با استفاده از روش تحقیق میان فرهنگی، مباحثی شامل: هستیشناسی، مفاهیم روششناسی، رهیافتها و تجارب مورد بررسی قرار گرفت. طی روش نمونهگیری، از موارد ویژه که روشی هدفمند است، نظرات متخصصان (7 نفر)، کارشناسان (6 نفر)، سیاستگذاران ...
بیشتر
این تحقیق با هدف توسعه و تدوین چارچوبی برای استقرار نظام ارزیابی اثر پایداری در ایران انجام شد. در این رابطه با استفاده از روش تحقیق میان فرهنگی، مباحثی شامل: هستیشناسی، مفاهیم روششناسی، رهیافتها و تجارب مورد بررسی قرار گرفت. طی روش نمونهگیری، از موارد ویژه که روشی هدفمند است، نظرات متخصصان (7 نفر)، کارشناسان (6 نفر)، سیاستگذاران (5 نفر) و اعضای سازمانهای غیردولتی (5 نفر) در مورد هفت مسأله و موضوع کلیدی بررسی گردید: هستیشناسی و ابعاد SIA، کارگزاران و مجریان، جهتگیریها و اولویتها، مسائل قانونی و حقوقی، جایگاه بخشهای دانشگاهی و تحقیقاتی و سطح اجرایی. نتایج نشان داد که علیرغم وجود دیدگاه مناسب نسبت به اثربخشی نظام ارزیابی اثر پایداری در ساماندهی فعالیتهای توسعه، در بسیاری موارد تعارض وجود دارد، بهطوریکه بعضی آن را زیر بخش ارزیابی محیطزیستی میدانند؛ که این موضوع بیانگر، نبود ظرفیت فرهنگی و معرفتشناسی در دستاندرکاران ذیربط فعالیتهای توسعه در کشور است. بر این اساس برنامهای اجرایی شامل پنج مرحله: ظرفیتسازی، توسعه و تجهیز نهادی، برنامهریزی، اجرا و ارزشیابی با اولویت ظرفیتسازی در نهادها و سازمانها و افراد تأثیرگذار بر فعالیتهای توسعه در افقهای زمانی مختلف پیشنهاد گردید.