محمد بهرامی سیف آباد؛ جواد عزیزی؛ سجاد حجت دوست
چکیده
کسب و استفاده از منابع دانش برای شرکت ها برای پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز عاملی ضروری می باشد و به شرکتها در درک اطلاعات بازار، سیاستهای دولت و نیازهای مشتری و انجام نوآوریهای فناوری و طراحی و توسعه محصول برای حفظ مزیتهای رقابتی خود کمک می نماید. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جستجوی دانش و خلق دانش بر مدیریت زنجیره تأمین ...
بیشتر
کسب و استفاده از منابع دانش برای شرکت ها برای پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز عاملی ضروری می باشد و به شرکتها در درک اطلاعات بازار، سیاستهای دولت و نیازهای مشتری و انجام نوآوریهای فناوری و طراحی و توسعه محصول برای حفظ مزیتهای رقابتی خود کمک می نماید. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جستجوی دانش و خلق دانش بر مدیریت زنجیره تأمین سبز با نقش تعدیل کننده به کارگیری دانش و نقش میانجی خودکارآمدی سبز انجام شده است. پژوهش حاضر در بین 135 شرکت از شرکت های شهرک های صنعتی شهر یاسوج انجام شده است. نتایج نشان می دهد که جستجوی دانش و تولید دانش با ضرایب مسیر 0/316 و 0/368 تاثیر مثبتی بر مدیریت زنجیره تامین سبز داشته و شرکت ها را به پیاده سازی مدیریت زنجیره تامین سبز ترغیب کند. خودکارآمدی سبز نقش میانجی بین جست و جوی دانش با ضریب مسیر 0/175 و تولید دانش با ضریب مسیر0/338 و مدیریت زنجیره تامین سبز دارد. همچنین تولید و کاربرد دانش با ضرایب مسیر 0/650 و 0/584 نقش تعدیل کننده ای در رابطه بین جست و جوی دانش و خودکارآمدی سبز داشته است.
ارزیابی زیست محیطی
جلیل سرهنگ زاده؛ پرستو پریور
چکیده
امروزه کاربریهای نامناسب اراضی و بهرهبرداری بیرویه و غیراصولی از منابع آب، خاک و پوششگیاهی، عرصههای وسیعی از کشور را در معرض تخریب اراضی قرار داده است. لذا ساماندهی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیک آن، نقش بسزایی در مدیریت محیط و جلوگیری از تخریب آن در راستای توسعه پایدار دارد. در این پژوهش، آمایش سرزمین روستای مکیدی (با ...
بیشتر
امروزه کاربریهای نامناسب اراضی و بهرهبرداری بیرویه و غیراصولی از منابع آب، خاک و پوششگیاهی، عرصههای وسیعی از کشور را در معرض تخریب اراضی قرار داده است. لذا ساماندهی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیک آن، نقش بسزایی در مدیریت محیط و جلوگیری از تخریب آن در راستای توسعه پایدار دارد. در این پژوهش، آمایش سرزمین روستای مکیدی (با مساحت ۲۴۱۵ هکتار) در جنوب منطقه حفاظت شده ارسباران بهمنظور تداوم استفاده بهینه از توان سرزمین در جهت بهبود شرایط زندگی و حفظ محیطزیست انجام گرفت. در گام نخست شناسایی منابع اکولوژیک و اقتصادی و اجتماعی منجر به تهیه نقشههای منابع در مقیاس ۱:۱۰۰۰۰ گردید و با تجزیه و تحلیل و جمعبندی دادهها به شیوه سیستمی، نقشه واحدهای محیط زیستی با ۱۵۷۱ اکوسیستم خرد حاصل گردید. از مقایسه ویژگیهای این واحدها با مدلهای اکولوژیکی، اولویتبندی و ساماندهی کاربریها انجام گرفت و در نهایت نقشه آمایش سرزمین اراضی مکیدی با اهداف مدیریتی تهیه شد. وسعت اراضی واجد توان برای کاربریها نشان میدهد که در منطقه مورد مطالعه ۶۷/۰ درصد زراعت آبی، ۴۹/۸ درصد به زراعت دیم، ۸۹/۲۶ درصد به مرتعداری، ۶۴/1۳ درصد به جنگلداری حمایتی، ۳۴/0 درصد به اکوتوریسم متمرکز و ۱۵/۴۹ درصد به حفاظت اختصاص یافته است.
منابع آب
غلامرضا گودرزی؛ فاطمه احمدلو؛ علی فرمهینی فراهانی؛ ضیاء آزدو
چکیده
در مناطق خشک، افزایش دورهه ای آبیاری جهت تأمین آب مورد نیاز توسعه فضای سبز و جنگلکاری ضرورت دارد. پژوهش حاضر در قالب طرح کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با تیمار اصلی دوره آبیاری و تیمار فرعی گونههای سوزنیبرگ ارس، سرو نقرهای، سرو خمرهای، سرو شیراز، زربین، کاج تهران، کاج بروسیا، کاج مشهدی و کاج بادامی با مبدأهای ...
بیشتر
در مناطق خشک، افزایش دورهه ای آبیاری جهت تأمین آب مورد نیاز توسعه فضای سبز و جنگلکاری ضرورت دارد. پژوهش حاضر در قالب طرح کرتهای خرد شده در قالب بلوکهای کامل تصادفی با تیمار اصلی دوره آبیاری و تیمار فرعی گونههای سوزنیبرگ ارس، سرو نقرهای، سرو خمرهای، سرو شیراز، زربین، کاج تهران، کاج بروسیا، کاج مشهدی و کاج بادامی با مبدأهای مختلف در سه بلوک به مدت 5 سال در پارک جنگلی ساوه اجرا گردید. در هر بلوک از هر گونه 24 اصله نهال بهصورت گروهی با فواصل 5/2×2 متر کشت و از این تعداد 12 اصله نهال جهت آبیاری 7 روزه و 12 اصله جهت آبیاری 14 روزه با کاربرد پلیمر جاذب رطوبت تراکاتم (TerraCottem) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که متغیرهای ارتفاع و قطر یقه در اثر متقابل دوره آبیاری و گونه اختلاف معنیدار آماری را نشان دادند. اثر اصلی دوره آبیاری بر مشخصههای قطر یقه و شادابی معنیدار بود. کاج بروسیا از بیشترین میزان ارتفاع (76/2 متر)، زندهمانی (67/90 درصد) و شادابی (90 درصد) و کاج مشهدی از بیشترین میزان قطر یقه (42/6 سانتیمتر)، قطر تاج (27/1 متر) و مساحت تاج پوشش (12/5 متر مربع) برخوردار بود. تجزیه خوشهای نشان داد که گونههای سرو خمرهای، کاج بروسیا و سرو شیراز کلوده به لحاظ هر یک از متغیرهای مورد بررسی در مناسبترین شرایط هستند و با دوره آبیاری 14 روزه و کاربرد پلیمر جاذب رطوبت برای کاشت در شهرستان ساوه معرفی میشوند.
اقتصاد محیط زیست
حمید سرخیل؛ مهدیه رضازاده بلگوری؛ روانبخش شیردم؛ یوسف عظیمی
چکیده
پیشینه و هدف: طیف گستردهای از مزایای استفاده از حسابداری جریان هزینه- مواد در کشورهای در حال توسعه قابل مشاهده است. به طوری که به شرکت ها کمک می کند تا هزینه های پنهان خود را شناسایی نمایند، تلفات، ضایعات و اثرات محیط زیستی را کاهش دهند و باعث افزایش کیفیت و رقابت پذیری محصول، بهبود فرآیندها و همچنین بهره وری منابع ...
بیشتر
پیشینه و هدف: طیف گستردهای از مزایای استفاده از حسابداری جریان هزینه- مواد در کشورهای در حال توسعه قابل مشاهده است. به طوری که به شرکت ها کمک می کند تا هزینه های پنهان خود را شناسایی نمایند، تلفات، ضایعات و اثرات محیط زیستی را کاهش دهند و باعث افزایش کیفیت و رقابت پذیری محصول، بهبود فرآیندها و همچنین بهره وری منابع شوند. معدنکاری روی و صنایع مرتبط به آن مانند تولید کنسانتره و ذوب روی به دلیل آلودگی های فراوان ازجمله آلودگی آب های سطحی و زیرزمینی به واسطه عناصر سنگین موجود در شیرابه، نیازمند تحلیل چرخه عمر فرآیندی دارند. به طوری که با شناسایی دقیق فرآیندهای جاری در این حوزه، با بهره گیری از روش مدلسازی حسابداری جریان هزینه-مواد می توان ورودی وخروجی ها را به صورت دقیق مورد ارزیابی اقتصادی و تحلیل اثرات محیط زیستی قرار داد.مواد و روش ها: در این تحقیق ضمن بازدید از واحدهای صنعتی ذوب روی و دریافت نظر کارشناسان و تلفیق با پایگاه داده نرم افزار سیما پرو، مدل چرخه حیات و شبکه چرخه عمر محصول و تأثیرات محیط زیستی آن تهیه شده است. با تحلیل چرخه حیات صنعت ذوب روی ایران و با استفاده از بهره وری سبز و محاسبه جریان هزینه - مواد در واحد نمونه انتخابی، به ردیابی جریان مواد پرداخته شده و مدلی برای چرخه حیات روی ارائه شده است. به طوری که از اطلاعات دریافتی از صنعت ذوب روی ایران و همچنین اطلاعات پایگاه داده نرم افزار سیما پرو و پیاده سازی مدل MFCA بر روی داده های مرتبط با تولید کنسانتره و ذوب روی استفاده شده است. در این مدل فرآیندهای ذوب روی و تولید کنسانتره روی به عنوان ورودی و انتشار گازهای گلخانه ای به عنوان خروجی در نظر گرفته شد.نتایج: با تحلیل چرخه حیات صنعت ذوب روی ایران و با استفاده از بهره وری سبز بر طبق رابطه تعادل مواد ترکیب کلسین با اسید سولفوریک به تولید کیک لیچ، نقره، سرب و آلودگی هوا منجر خواهد شد و برآوردهای تحقیق حاضر نشان می دهد که برای تولید یک تن شمش روی، میزان آلودگی هوا ۷ کیلوگرم خواهد بود. حسابداری هزینه جریان مواد در واحد لیچینگ مجموعه صنعتی مورد نظر نشان می دهد که بهازاء 5070 کیلوگرم مواد ورودی با هزینه یا بهاء 12،350،000 تومان، هزینه سیستم 30،000،000 تومانی و هزینه انرژی 1،950،000 تومانی به مقدار تولید 3549 کیلوگرم محصول با هزینه یا بهاء 9،100،000 تومان دست می یابد، به طوری که 1536 کیلوگرم هم تولید باطله با هزینه 3،250،000 تومان ارزیابی گردیده است.بحث: با ارائه الگوهای کامل چرخه حیات برای فرآیند ذوب روی و به صورت ویژه فرآیند کنسانتره ذوب روی، ورودی و خروجی های زنجیره تولید مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزیابی چرخه عمر و بهره وری سبز، نشان میدهد که ذوب روی آلودگی بیشتری نسبت به تولید کنسانتره ایجاد می نماید. بنابراین با دستیابی دقیق به هزینه جریان مواد اشاره شده، در فرآیند تولید کنسانتره ذوب روی می تواند ضمن به حداقل رساندن تلفات، با کاهش میزان آلایندگی محیط زیستی، ضمن کاهش هزینه های مستقیم، با افزودن بر مقدار ستانده اقتصادی موجب رشد و توسعه مجموعه شود.
مکرمه بهمنش؛ عاطفه چمنی؛ الهام چاوشی
چکیده
پیشینه و هدف: یکی از مهمترین آلایندههای نوظهور در محیطهای آبی که در سالهای اخیر مورد توجه محققان جهانی قرار گرفته، زبالههای پلاستیکی بهویژه میکروپلاستیکها میباشد. جانوران آبزی میتوانند میکروپلاستیکها را بخورند زیرا آن ها را به جای طعمهی خود اشتباه میگیرند. در نتیجه، حیوان بعد از مصرف میکروپلاستیک، میتواند ...
بیشتر
پیشینه و هدف: یکی از مهمترین آلایندههای نوظهور در محیطهای آبی که در سالهای اخیر مورد توجه محققان جهانی قرار گرفته، زبالههای پلاستیکی بهویژه میکروپلاستیکها میباشد. جانوران آبزی میتوانند میکروپلاستیکها را بخورند زیرا آن ها را به جای طعمهی خود اشتباه میگیرند. در نتیجه، حیوان بعد از مصرف میکروپلاستیک، میتواند احساس سیری کند و باعث کاهش جذب مواد غذایی و کاهش مصرف انرژی شود که به نوبه خود ممکن است بر رشد، بقا، باروری و میزان تولید مثل تأثیر بگذارد. این ذرات پس از بلعیدن میتوانند به سطوح بالاتر تغذیهای منتقل شوند و در نهایت از طریق زنجیرهی غذایی به انسان برسند. با وجود این واقعیت که آب شیرین منبع آب آشامیدنی است، دانش در مورد اثرات آلودگی میکروپلاستیک در محیطهای آب شیرین در مقایسه با محیطهای دریایی، هنوز در مراحل ابتدایی خود است. از اینرو هدف از مطالعهی حاضر بررسی جامع حضور و پراکنش میکروپلاستیک در رسوبات رودخانه زایندهرود میباشد.مواد و روشها: از بالادست تا پاییندست رودخانهزاینده رود، 21 ایستگاه نمونهبرداری، انتخاب و در هر ایستگاه، نمونهبرداری در مساحتی به ابعاد 30×30 سانتیمتر تا عمق تقریبی10 سانتیمتری بالای رسوب در سه تکرار انجام شد. پردازش نمونه طی دو مرحلهی هضم مواد آلی با استفاده از پراکسید هیدوروژن و جداسازی چگالی با استفاده از نمک سدیمکلرید انجام شد. میکروپلاستیکها با استفاده از میکروسکوپ نوری استاندارد با بزرگنماییهای 40 × 100 × و 400 ×، شناسایی شدند. پروتکلهـای اسـتاندارد مختلـف ماننـد آزمون های فشار، کشیدگی، نور اضافی یا سوزن داغ برای تشـخیص میکروپلاسـتیکها اسـتفاده شد. پس از شناسایی ذرات میکروپلاسـتیک، نـوع و شـکل آن هـا، رنـگ و انـدازه آنهـا تعیـین و یادداشت شد. برای تعیین ترکیب پلیمری میکروپلاستیکها از دستگاه طیف سنج رامان استفاده شد.نتایج: میانگین فراوانی میکروپلاستیکها 39/29±481/70 ذره در 50 گرم رسوب خشک بود. ایستگاه 17 با میانگین تعداد 849/14±50/363 ذره و ایستگاههای 1، 6 و 7 با میانگین تعداد 528/1±33/1 ذره در 50 گرم رسوب خشک به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان آلودگی بودند. اندازه تمامی میکروپلاستیکها در محدوده 5000-50 میکرومتر بود. میکروپلاستیکهای کمتر از 500 میکرون با 5/64 درصد دارای بیشترین فراوانی بودند. شکل غالب میکروپلاستیکها با فراوانی 9/34 درصد، 33 درصد و 8/28 درصد به ترتیب به رشتهای، قطعه و فیبر تعلق داشت. نتایج با طیف مرجع ارائه شده در پایگاه داده Openspecy مقایسه شد. در مجموع 3 پلیمر مختلف شامل پلیپروپیلن (PP)، پلیاتیلن (PE) و پلیآمید (PA) در رسوبات یافت شدند.بحث: نتایج این پژوهش نشاندهندهی پراکندگی میکروپلاستیکها در رسوبات رودخانه زایندهرود است. پلیمرهای پلیپروپیلن (PP)، پلیآمید (PA) و پلیاتیلن (PE) یافتشده در رسوبات رودخانه زایندهرود اغلب در پارچهها استفاده میشوند. ترکیب پلیمر، در رسوبات رودخانه زایندهرود به وضوح نشان دهندهی ورود فاضلابهای حاصل از شستوشوی پارچه های مصنوعی به رودخانه میباشد. پلیپروپیلن و پلیاتیلن برای ساخت طناب ها و تورهای ماهیگیری استفاده میشود. علاوهبراین الیاف پلیپروپیلن به طور گسترده برای تولید پوشش کف پوش، فرش و قالی، لباس ورزشی، ساخت مالچ کشاورزی، تورهای ماهیگیری، کیسه های بسته بندی و طناب استفاده میشود. پلی آمید با توجه به استحکام و سختی بالا برای تولید وسایلی مانند طناب، کمربند ایمنی، چتر نجات، نخ و تور ماهیگیری، همچنین در تولید الیاف مصنوعی از قبیل انواع البسه و جوراب و الیاف فرش استفاده می شود. بنابراین میتوان اذعان نمود که فعالیتهای انسانی از جمله رهاسازی فاضلابهای شهری و صنعتی، ریختن زباله توسط گردشگران در ساحل رودخانه و استفاده از تور ماهیگیری از طرف صیادان نقش مهمی در آلودگی میکروپلاستیک در این منطقه داشته است. بنابراین پایش دورهای میکروپلاستیک ها در آب و رسوب رودخانه زایندهرود کمک شایانی به اقدامات مدیریتی برای کنترل این آلودگی خواهد بود.
اقتصاد محیط زیست
جلیل بادام فیروز؛ رویا موسی زاده
چکیده
ارزش گذاری اقتصادی خدمات اکوسیستم ابزاری مفید، به منظور پشتیبانی از تصمیم گیری در خصوص مدیریت اکوسیستم می باشد و به تصمیم گیران در جهت حفاظت بیشتر و مؤثرتر اکوسیستم کمک می کند. در حال حاضر سیاستگذاران و برنامه ریزان، جعبه ابزارهای مناسب با دسترسی آسانی را برای ارزیابی ارزش اقتصادی اکوسیستمهای تالاب در اختیار ندارند ...
بیشتر
ارزش گذاری اقتصادی خدمات اکوسیستم ابزاری مفید، به منظور پشتیبانی از تصمیم گیری در خصوص مدیریت اکوسیستم می باشد و به تصمیم گیران در جهت حفاظت بیشتر و مؤثرتر اکوسیستم کمک می کند. در حال حاضر سیاستگذاران و برنامه ریزان، جعبه ابزارهای مناسب با دسترسی آسانی را برای ارزیابی ارزش اقتصادی اکوسیستمهای تالاب در اختیار ندارند بدیهی است که استناد به مقادیر کمی و ریالی در بیان ارزش هر منبع، ابزاری کارا و مؤثر در جهت توجیه اهداف توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست خواهد بود و این مهم با در دست داشتن الگوی راهنمای مشخص امکان پذیر می باشد. برآورد ارزشهای اقتصادی و هزینه خسارات زیست محیطی اکوسیستم تالابی می تواند در حفظ ارزش ها و جلوگیری از تخریب آن مثمرثمر واقع گردد. مطالعه حاضر با هدفایجاد یکپارچه سازی در بحث ارزشگذاری اقتصادی و برآورد هزینه خسارات وارد بر خدمات زیست بومی تالاب ها به عنوان بخشی از فرآیند تعیین ارزش اقتصادی منابع طبیعی می باشد. وجود الگو و راهنمایی پایه و کاربردی در حوزه ارزش گذاری تالاب می تواند کاربران علاقهمند را در خصوص شناسایی ارزش ها، انتخاب فنون ارزشگذاری متناسب با هر ارزش و به طور کل، هدایت در مسیر صحیح ارزش گذاری کالاها و خدمات و نیز در اعمال سیاست های مدیریتی و اجرایی منطبق با توسعه پایدار یاری نماید. در این مطالعه با مرور مقالات و دستورالعملهای منتشر شده منتخب مرتبط با موضوع تحقیق، مراحل گام به گام برآورد ارزشهای اقتصادی و هزینه خسارات زیست محیطی تالاب ها ارائه شده است.
تنوع زیستی و ایمنی زیستی
مهدی مهدی نسب
چکیده
با به کارگیری روشهای نوین در ارزیابی ریسک ها می توان تا حدود قابل ملاحظه ای از شدت بروز ریسک ها و به تبع آن از خسارات وارده بر محیط زیست کاست و در راستای نیل به توسعه پایدار حرکت نمود. در این پژوهش با استفاده از مدل (DPSIR) تهدیدات و ارزش های محیط زیستی تالاب های پل دختر در حیطه اکولوژیک، هیدرولوژیک و اجتماعی بررسی ...
بیشتر
با به کارگیری روشهای نوین در ارزیابی ریسک ها می توان تا حدود قابل ملاحظه ای از شدت بروز ریسک ها و به تبع آن از خسارات وارده بر محیط زیست کاست و در راستای نیل به توسعه پایدار حرکت نمود. در این پژوهش با استفاده از مدل (DPSIR) تهدیدات و ارزش های محیط زیستی تالاب های پل دختر در حیطه اکولوژیک، هیدرولوژیک و اجتماعی بررسی و بر اساس امتیاز تهدیدات، ارزش ها و ارتباط بین تهدیدها و ارزش ها ارزیابی آسیب پذیری تالاب ها انجام و راهبردهای مدیریتی در پاسخ به نیروهای محرکه، فشارها، وضعیت و اثرات ریسک ها ارائه گردید. نتایج پژوهش نشان داد از نظر اکولوژیک، هیدرولوژیک و اجتماعی به ترتیب: وقوع خشکسالی ها، آتش سوزی نیزارها و زهکشی تالاب منجر به کاهش تنوع زیستی، افزایش کدورت آب و کاهش نگه داشت ذخیره آب و کاهش کارکردی منطقه شکار و صید ممنوع تالاب های پلدختر گردیده است. بیشترین تأثیر تهدیدات اکولوژیک بر پرندگان تالابی با میانگین امتیاز 1/16 و کمترین تأثیر تهدیدات بر گیاهان خشکیزی با میانگین امتیاز 2 می باشد. ریسک های محیط زیستی تأثیری بیشتری با میانگین امتیاز 3/10 بر کاهش نگه داشت آب در دوره کم آبی تالاب ها خواهند داشت و کاهش کارکردی منطقه شکار و صید ممنوع تالاب با امتیاز 6/8 از نظر اجتماعی مهمترین اثر ریسک ها بوده است.
آلودگی خاک
علی جمشیدیان؛ عاطفه چمنی؛ مژگان احمدی ندوشن
چکیده
مقدمه: مناطق حفاظت شده ابزارهایی حیاتی در مدیریت و حفاظت از محیط زیست خشکی و دریایی هستند. با این حال، تضاد بین اولویتهای حفاظتی و برداشت منابع از مناطق حفاظت شده روز به روز در سراسر جهان حال افزایش است. پارک ملی و پناهگاه حیاتوحش موته به واسطه تنوع زیستی بالا از ارزش حفـاظتی برخـوردار است، ولی در سالهای اخیر به دلیل جاذبههای ...
بیشتر
مقدمه: مناطق حفاظت شده ابزارهایی حیاتی در مدیریت و حفاظت از محیط زیست خشکی و دریایی هستند. با این حال، تضاد بین اولویتهای حفاظتی و برداشت منابع از مناطق حفاظت شده روز به روز در سراسر جهان حال افزایش است. پارک ملی و پناهگاه حیاتوحش موته به واسطه تنوع زیستی بالا از ارزش حفـاظتی برخـوردار است، ولی در سالهای اخیر به دلیل جاذبههای غنی معدنی به شدت مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. از این رو، مطالعه حاضر به بررسی غلظت کادمیوم خاک و گیاه درمنه دشتی، عامل انتقال و عوامل مؤثر در بروز آن پرداخته است.مواد و روشها: 45 نمونه خاک از عمق 0 تا 30 سانتیمتر و برگ گیاه درمنه دشتی (Artemisia sieberi) در 15 نقطه در منطقه دشتی پارک ملی و پناهگاه حیاتوحش موته (با وسعت 423 کیلومترمربع) برداشت و غلظت کادمیوم نمونهها توسط دستگاه جذب اتمی مدل محاسبه شد. جذب کادمیوم توسط گیاه با استفاده از عامل انتقال محاسبه و تفسیر شد. با استفاده از روش معکوس فاصله وزنی در نرم افزار GIS، نواحی آلوده به کادمیوم در بخش خاک و گیاه تعیین و وسعت و موقعیت مکانی نواحی با غلظت کادمیوم بیش از mg/kg 5 در خاک و بیش از mg/kg 2/0 در برگ گیاه بر اساس استاندارد سازمان بهداشت جهانی و آژانس حفاظت محیط زیست ایالات متحده آمریکا شناسایی شد. درنهایت از مدلهای رگرسیون خطی، لگاریتمی، توانی، نمایی و چندجملهای برای بررسی اثر حمل و نقل جادهای در آلودگی به کادمیوم استفاده شد.نتایج: متوسط غلظت کادمیوم در گیاه و خاک (mg/kg) به ترتیب برابر با 11/0 ± 39/0 و 15/0 ± 97/2 بدست آمد. بیشترین غلظت خاک این عنصر در میانههای منطقه برابر با mg/kg 69/0 ± 00/15 بدست آمد که با حرکت به سمت قسمتهای جنوبی منطقه، به تدریج از غلظت آن کاسته شد. بیشترین غلظت این عنصر در برگهای گیاه درمـنه در بخـشهای شمـالـی ناحیـه بـرابـر با mg/kg 09/0 ± 62/0 بود و کمترین مقدار نیز در بخش میانی (mg/kg 32/0 ± 05/0) ثبت گردید. عامل انتقال بین دو مقدار 005/0 تا 544/0 با متوسط 93/4 قرار داشت. بر اساس حد استاندارد mg/kg 5 کادمیوم در خاک، وسعتی برابر با 80/20 درصد از منطقه به عنوان ناحیه آلوده به این عنصر شناخته شد، حال آنکه با در نظر گرفتن مقدار مجاز mg/kg 2/0 در گیاه، بخشهای بسیار زیادی از پوشش گیاهی منطقه (بیش از 95 درصد) آلوده به کادمیوم شناسایی شد. بهترین مدل رگرسیونی در حالت مدل نمایی با مقدار ضریب تشخیص 301/0 نشان داد که حمل و نقل جادهای به عنوان یکی از مهمترین عوامل انسانی موجب افزایش آلودگی خاک و گیاه درمنه دشتی موته به کادمیوم شده است.بحث: اکتشاف طلا و احداث معادن متعدد در منطقه موته و همچنین احداث کنارگذرهای شمال استان اصفهان باعث شد تا تهدیدات زیادی متوجه اکوسیستم و گونههای این ناحیه شود. بر اساس نتایج بدست آمده، خاکهای منطقه دشتی موته به عنصر کادمیوم آلوده شده است. غلظت بالای این عنصر در خاکهای اطراف جادهها و کاهش غلظت آنها با افزایش فاصله از جاده معیاری از اثر حمل و نقل جادهای بر افزایش آلودگی خاک است. بر این اساس، جلوگیری از احداث راههای مواصلاتی در مناطقی با اکوسیستمهای ارزشمند، افزایش کیفیت سوخت و خودروها و همچنین کاهش بار ترافیکی از جمله مهمترین راهکارها برای حفظ محیط زیست و کاهش آلودگی به عناصر سمی بالقوه است.
آلودگی هوا
مریم بحیرایی
چکیده
مقدمه: جایگاه های سوخت یکی از منابع عمده گسیل BTEX به جو هستند. بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و ایزومرهای گزلین از هیدروکربن های آروماتیک تشکیل دهنده BTEX به شمار می روند. ترکیبات BTEX فراوانترین ترکیبات آلی فرار در جو و آب های سطحی می باشند. این ترکیبات می توانند سلامتی کارکنان، رانندگان و ساکنان اطراف را تحت تأثیر قرار دهند. ...
بیشتر
مقدمه: جایگاه های سوخت یکی از منابع عمده گسیل BTEX به جو هستند. بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و ایزومرهای گزلین از هیدروکربن های آروماتیک تشکیل دهنده BTEX به شمار می روند. ترکیبات BTEX فراوانترین ترکیبات آلی فرار در جو و آب های سطحی می باشند. این ترکیبات می توانند سلامتی کارکنان، رانندگان و ساکنان اطراف را تحت تأثیر قرار دهند. با توجه به خطرات ترکیبات BTEX بر سلامت افراد و امکان انتشار زیاد آن ها از جایگاههای سوخت، بررسی غلظت این ترکیبات و کنترل انتشار آن ها در جایگاه های سوخت امری ضروری و گامی مؤثر در پیشگیری از عوارض ناشی از آن ها می باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان BTEX در هوای محیطی جایگاه های سوخت شهر همدان و اطراف آن و مقایسه با استاندارهای هوای شغلی و تنفسی است.مواد و روش ها: نمونه ها طبق روش NIOSH و دستورالعمل جاذب SKC توسط پمپ نمونه برداری فردی از هوای داخل و اطراف جایگاه های سوخت فلسطین، خوانساری و فروغ واقع در همدان جمع آوری شدند. غلظت ترکیبات BTEX توسط حلال دی کرومتان استخراج و با استفاده از دستگاه GC/FID سنجش شد. پردازش آماری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت.نتایج: میانگین غلظت بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن در داخل جایگاه سوخت خوانساری به ترتیب mg/m3 23/1، 32/3، 31/0 و 43/1، در جایگاه سوخت فلسطین به ترتیب mg/m3 53/1، 14/4، 29/0 و 25/1 و در جایگاه سوخت فروغ به ترتیب mg/m3 23/2، 65/1، 42/0 و 22/1 تعیین شد. بیشترین غلظت ترکیبات BTEX در داخل جایگاه سوخت قرار داشت و با افزایش فاصله از مناطق خدماتی غلظت آن ها کاهش پیدا کرد. میانگین غلظت بنزن در هوای داخل و فاصله 200 متری از جایگاههای سوخت بیشتر از رهنمود EPA و در هوای داخل و فاصله 50 متری از جایگاههای سوخت بیشتر از رهنمود NIOSH قرار داشت. همچنین میانگین غلظت تولوئن تنها در هوای داخل جایگاه سوخت فلسطین بیشتر از رهنمود EPA قرار داشت.بحث: نتایج نشان داد که انتشار ترکیبات BTEX در جایگاه های سوخت رسانی شهر همدان ناشی از وسایل نقلیه و تبخیر بنزین در هنگام سوخت گیری می باشد. دلیل کاهش غلظت ترکیبات BTEX با افزایش فاصله از جایگاه های سوخت را میتوان ناشی از تولید غلظت آلاینده در محوطه جایگاه، شرایط دمایی، جهت وزش باد و حرکت خودروها در اطراف جایگاه عنوان کرد. با افزایش فاصله از جایگاه از آن جایی که منابع تولید بیشتر در داخل جایگاه قرار دارند، از غلظت ترکیبات BTEX با افزایش فاصله کاسته می شود. همچنین با افزایش فاصله از جایگاه وزش باد منجر به پخش و پراکنده شدن ترکیبات BTEX شده و از غلظت آن کاسته میشود. پرسنل شاغل در داخل جایگاه های سوخت و رانندگان در مواجهه با آلایندههای بنزن و تولوئن قرار دارند. با توجه به اینکه مواجهات کوتاه مدت با ترکیبات BTEX باعث اثراتی مثل تحریک و حساس شدن پوست، مشکلات سیستم اعصاب مرکزی (خستگی، سردرد، سرگیجه و از دست دادن تعادل) می گردد. همچنین در مواجهات طولانی مدت، علاوه بر مشکلات ذکر شده میتوانند باعث اثر بر کلیه، کبد و خون گردد. لذا، می بایست نظارت بیشتری توسط مسؤولان پخش فراوردههای نفتی و اقدامات کنترلی به منظور حفظ سلامتی افراد و کاهش این آلاینده در جایگاه های سوخت از جمله کنترل نشت از تانک ها و پمپ ها و امکان بازیافت بخارات بنزین در حین سوخت گیری صورت گیرد.
تنوع زیستی و ایمنی زیستی
مریم مروتی؛ ناصر کمالیان؛ سعید محمدی
چکیده
مقدمه: نابودی زیستگاه یکی از اصلی ترین عوامل تهدیدکننده تنوعزیستی و گونه ها محسوب می شود. تجزیه زیستگاه و محدود شدن جمعیت های محلی به زیستگاه های کوچک موجب افزایش درون آمیزی، کاهش تنوع ژنتیکی، افزایش حوادث دموگرافیک و در نتیجه افزایش ریسک انقراض است. آهوی ایرانی (Gazella subgutturosa) با وضعیت حفاظتی آسیب پذیر (Vu) در فهرست ...
بیشتر
مقدمه: نابودی زیستگاه یکی از اصلی ترین عوامل تهدیدکننده تنوعزیستی و گونه ها محسوب می شود. تجزیه زیستگاه و محدود شدن جمعیت های محلی به زیستگاه های کوچک موجب افزایش درون آمیزی، کاهش تنوع ژنتیکی، افزایش حوادث دموگرافیک و در نتیجه افزایش ریسک انقراض است. آهوی ایرانی (Gazella subgutturosa) با وضعیت حفاظتی آسیب پذیر (Vu) در فهرست سرخ IUCN از گونه های شاخص زیستگاه های دشتی ایران است که در بیشتر مناطق کشور پراکنش دارد. اما بنا بر عللی مانند شکار بیرویه و تغییر کاربری زیستگاه ها جمعیت آن کاهش شدیدی یافته و نیازمند حفاظت قویتری در شبکه مناطق حفاظت شده ایران می باشد در این پژوهش با استفاده از مدل بیشینه بینظمی توزیع گونهای آهوی ایرانی در منطقه حفاظت شده کالمند- بهادران یزد مورد بررسی قرار گرفته است.مواد و روش ها: اطلاعات حضور آهو در منطقه از طریق پایش میدانی و مشاهدات مستقیم، آثار و نمایه های به جا مانده نظیر سرگین، ردپا و محل استراحت در خصوص گونه در منطقه حفاظت شده کالمند بهادران طی چهار فصل در سال 1401 تعیین و با دستگاه موقعیتیاب جهانی ثبت شد. در این مطالعه از متغیرهای شیب، جهت، ارتفاع، فاصله از منابع آب، فاصله از جاده، فاصله از روستا، فاصله از آبشخور و پوشش گیاهی جهت مدلسازی مطلوبیت زیستگاه استفاده شد. مدلسازی با استفاده از مدل مدل بیشینه بینظمی در نرم افزار مکسنت (MaxEnt) انجام شد و در نهایت، نقشه توزیع گونه بدست آمد. برای بررسی پراکنش آهو در منطقه در مجموع از 41 نقطه حضور گونه استفاده شد.نتایج: نتایج حاصل از مدل بیشینه آنتروپی برای تعیین پتانسیل های زیستگاهی آهو در منطقه حفاظت شده کالمند بهادران حاکی از بیشترین پتانسیل توزیع در مناطق مرکزی و شمال غربی منطقه است. همچنین نتایج نشان داد که مدل توانایی بالایی در پیشبینی حضور آهو در منطقه مورد مطالعه داشته و در تمام حد آستانه ها دارای اختلاف معنیداری با مدل تصادفی است (AUC=0.812; P<0.0001). نتایج حاصل از حساسیت سنجی با استفاده از روش جک نایف، نشان داد متغیرهای ارتفاع، فاصله از منابع آبی و جهت جغرافیایی برای آهو در منطقه از اولویت بالاتری برخوردار هستند.بحث: با توجه به خشکسالی های متوالی، تعداد زاد و ولد گونه آهو در منطقه حفاظت شده کالمند بهادران کاهش پیدا کرده است. یکی دیگر از عوامل کاهش جمعیت آهو در منطقه، تصادفات جادهای است که دلیل آن عبور جاده ترانزیت و جاده های روستایی در منطقه می باشد. وجود سگ های ولگرد در حاشیه روستاها، شکارچیان متخلف، طعمه شدن توسط جانوران گوشتخوار از جمله سگسانان و گربه سانان و پرندگان شکاری مانند گرگ، کاراکال و عقاب از دیگر عوامل کاهش جمعیت آهو در منطقه مورد مطالعه می باشد، ولی از آنجایی که منطقه کالمند بهادران یک زیستگاه مناسب برای این گونه بوده و جمعیت نسبتاً بالایی از آهوی ایرانی را دارا می باشد. در مجموع می توان با در نظر گرفتن نواحی مورد استفاده توسط آهوها و نواحی که در مدل مناسب تشخیص داده شده اند، به این نتیجه رسید که وسعت بالفعل زیستگاه مطلوب برای گونه در منطقه حفاظت شده کالمند- بهادران بیش از آن مقداری است که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد. مدیریت و برنامهریزی مطلوب این نواحی، میتواند جمعیت بیشتری از تعداد آهو را که تا امروز در این منطقه وجود داشته است را حفاظت نماید و سطح زیستگاه مطلوب را در منطقه بهبود بخشید. از نتایج این مطالعه میتوان در اجرای اقدامات حفاظتی و مدیریتی جهت افزایش زیستگاه های مطلوب در سطح استان یزد نیز استفاده نمود.
سولماز سلیمانی؛ آرش قادری؛ دکتر مرتضی یوسف زادی؛ مریم معزی
چکیده
تقاضای روزافزون برای استفاده از فناوری نانو در سالهای اخیر منجر به انتشار نانومواد در محیطزیست شده است. هدف از مطالعه حاضر، سنتز نانوذرات مبتنی بر اکسیدگرافن با استفاده از عصاره آبی جلبک دریایی سبز و ارزیابی سمیت آنها در مقابل ریزجلبک Chaetoceros muelleri به عنوان یک خوراک زنده مهم در پرورش آبزیان است. در مطالعه آزمایشگاهی حاضر، ابتدا ...
بیشتر
تقاضای روزافزون برای استفاده از فناوری نانو در سالهای اخیر منجر به انتشار نانومواد در محیطزیست شده است. هدف از مطالعه حاضر، سنتز نانوذرات مبتنی بر اکسیدگرافن با استفاده از عصاره آبی جلبک دریایی سبز و ارزیابی سمیت آنها در مقابل ریزجلبک Chaetoceros muelleri به عنوان یک خوراک زنده مهم در پرورش آبزیان است. در مطالعه آزمایشگاهی حاضر، ابتدا فرایند سنتز زیستی نانوذرات گرافن با استفاده از عصاره آبی جلبک سبز Ulva flexuosa انجام شد و در ادامه ارزیابی فعالیت ضدجلبکی و تعیین میزان رنگدانههای فتوسنتزی و پروتئین ریزجلبک صورت پذیرفت. نتایج مربوط به آنالیزهای مشخصهیابی، احیا اکسیدگرافن به کمک عصاره آبی جلبک سبز U. flexuosa و تبدیل آن به گرافن را تأیید کرد. ارزیابی فعالیت ضدجلبکی نمونههای مورد مطالعه نشان داد که اکسیدگرافن احیا شده دارای فعالیت ضدجلبکی بالاتری نسبت به اکسیدگرافن است. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش غلظت نانوذرات سنتز شده میزان رنگدانههای فتوسنتزی و پروتئین کاهش یافت. اثرات سمی نانوذرات آزاد شده میتواند به ذخایر C. muelleri به عنوان یک خوراک زنده مهم در پرورش آبزیان آسیب برساند.
ارزیابی زیست محیطی
محمدرضا ویسی؛ پوریا پیرمرادی؛ دلارام گرشاسبی
چکیده
پیشینه و هدف: در دهههای اخیر با گسترش روزافزون شهرها، افزایش جمعیت و توسعه حملونقل شهری، موضوع توسعه پایدار محیط زیستی به یکی از مباحث بسیار مهم در علوم مختلف بدل گشته است. توسعه پایدار محیط زیستی بهعنوان رویکردی مؤثر در مقابله با گرمایش زمین و تغییرات آبوهوایی مطرح است. از اصلیترین علل گرمایش زمین و ناپایداری محیط زیستی، ...
بیشتر
پیشینه و هدف: در دهههای اخیر با گسترش روزافزون شهرها، افزایش جمعیت و توسعه حملونقل شهری، موضوع توسعه پایدار محیط زیستی به یکی از مباحث بسیار مهم در علوم مختلف بدل گشته است. توسعه پایدار محیط زیستی بهعنوان رویکردی مؤثر در مقابله با گرمایش زمین و تغییرات آبوهوایی مطرح است. از اصلیترین علل گرمایش زمین و ناپایداری محیط زیستی، تولید بیش از حد گازهای گلخانهای است. بیشترین حجم و تأثیر در بین گازهای گلخانهای مربوط به کربن دیاکسید است. حملونقل شهری بهعنوان بخش جداناپذیر و بسیار مهم از شهر و زندگی شهری بهطور فزایندهای در حال انتشار کربن دیاکسید است. تولید کربن دیاکسید اگر بیشتر از ظرفیت تحمل شهر باشد، پایداری محیط زیستی را در بلندمدت به خطر میاندازد. شاخص ردپای بومشناختی بهعنوان روشی یکپارچه برای محاسبه ظرفیت تحمل منطقه بر اساس تولید کربن و ارزیابی پایداری محیط زیستی در بسیاری از کشورهای جهان در سطوح مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. ردپای بومشناختی بهطورکلی معیاری برای محاسبه میزان زمین مورد نیاز برای جذب کربن تولیدشده توسط انسان است و پایداری یا عدم پایداری محیط زیستی محدوده تعیینشده را بر اساس حجم کربن تولید شده نشان میدهد. از اینرو محاسبه ردپای بومشناختی الگوهای مختلف حملونقل شهری امری ضروری است. از آن جایی که شهر بجنورد در سالهای اخیر و پس از تبدیلشدن به مرکز استان افزایش چشمگیر جمعیت و گسترش ناگهانی را تجربه نموده است و حجم سفرهای درونشهری در این شهر چند برابر افزایش پیدا کرده است، این تحقیق به ارزیابی پایداری محیط زیستی الگوهای حملونقل درونشهری بجنورد با استفاده از شاخص ردپای بومشناختی میپردازد.مواد و روشها: پژوهش کاربردی حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی پایداری محیطزیستی حملونقل درونشهری بجنورد میپردازد. به این منظور دادههای مورد نیاز از جمله تعداد سفرها و جابهجاییهای روزانه و متوسط مسافت طی شده در هر سفر برای هر الگو سفر را با مراجعه به اسناد و گزارشها و نیز مراجعه حضوری به ارگانهای مربوطه گردآوری نموده و سرانه ردپای بومشناختی حملونقل درونشهری بجنورد را محاسبه کرده است. در نهایت با استاندارد جهانی سرانه ردپای بومشناختی حملونقل درونشهری مقایسه مینماید.نتایج: در پژوهش حاضر مشخص شد از پنج الگوی حملونقلی خودرو شخصی، تاکسی، اتوبوس، مینیبوس و موتورسیکلت، فقط دو الگو اتوبوس و مینیبوس از نظر محیط زیستی پایدار هستند و خودرو شخصی نیز ناپایدارترین الگو است که سرانه ردپای بومشناختی آن 9 برابر سرانه استاندارد جهانی است. این پژوهش نشان میدهد که بهطورکلی سیستم حملونقل شهر بجنورد از نظر زیستمحیطی ناپایدار است زیرا حجم دیاکسید کربن تولیدشده توسط این سیستم بسیار بیشتر از ظرفیت جذب کربن دیاکسید توسط زمینهای شهر است.بحث: با توجه به افزایش تمایل به استفاده بیشتر از خودرو شخصی و روند مهاجرت به شهر در آینده این معضلات بیشتر از پیش خواهد شد و روند تأثیرات سوء اکولوژیکی بر شهر بجنورد سرعت میگیرند که این امر اقدامات فوری و برنامهریزی دقیق را میطلبد.
حمید بذرپاچ؛ فرزاد کریمی خنجری
چکیده
حقوق بینالملل محیطزیست و حقوق بین الملل سرمایهگذاری در اهداف با هم متعارضاند به این شکل که هدف سرمایه گذار منفعت فردی و هدف محیط زیست منافع جمعی است، در حالی که در عمل و اجرا با هم ارتباط تنگاتنگی دارند و در یک محیط اجرا می شوند، و نقش اساسی در جامعه امروزی بشر ایفا می کنند. به همین جهت سرمایهگذاریهای اقتصادی ...
بیشتر
حقوق بینالملل محیطزیست و حقوق بین الملل سرمایهگذاری در اهداف با هم متعارضاند به این شکل که هدف سرمایه گذار منفعت فردی و هدف محیط زیست منافع جمعی است، در حالی که در عمل و اجرا با هم ارتباط تنگاتنگی دارند و در یک محیط اجرا می شوند، و نقش اساسی در جامعه امروزی بشر ایفا می کنند. به همین جهت سرمایهگذاریهای اقتصادی توسط شرکت ها در کشورهای مختلف مستلزم قانون گذاری و بعضاً قوانین محدودکننده است. یکی از این روش ها اعمال قوانین محیط زیستی است، که اغلب در سرمایه گذاری های شرکتی و نفتی با هدف جذب سرمایه گذار خارجی، نادیده گرفته میشود. بدین ترتیب این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی موضوع تعهدات محیطزیستی در سرمایه گذاریها می پردازد. تحقیقات نشان میدهد که سرمایه گذاران نفتی اغلب از تعهدات محیطزیستی چشم پوشی میکنند و دولت های حاکم بر کشورهای در حال توسعه، به دلیل محدودیت های مالی و ضعف اقتصادی با هدف جذب بیشتر سرمایه گذاران انعطاف از خود نشان می دهند، که یکی از حوزه های انعطاف آن ها قوانین محیطزیستی می باشد. در حالی که با توجه به بحران های محیطزیستی کنونی دولت ها باید با وضع و اجرای قوانین و مقررات سختگیرانه و محدودکننده، نقض تعهدات محیط زیستی را به حداقل برسانند.
آموزش محیط زیست
منیژه احمدی؛ سپیده حسینی
چکیده
مقدمه: دستاندازی مداوم بشر بر حوزه های محیط زیست و برداشت های بیرویه و استفاده نادرست از منابع طبیعی، آسیب های غیرقابل جبرانی بر محیط زیست وارد نموده است. انسان ها در طول زندگی با دخالت و تأثیرات منفی خود در قواعد منظم طبیعت موجب به هم خوردن تعادل و تناسب محیط زیست شده و تا جایی پیش رفته که جامعه انسانی را با انبوهی از ...
بیشتر
مقدمه: دستاندازی مداوم بشر بر حوزه های محیط زیست و برداشت های بیرویه و استفاده نادرست از منابع طبیعی، آسیب های غیرقابل جبرانی بر محیط زیست وارد نموده است. انسان ها در طول زندگی با دخالت و تأثیرات منفی خود در قواعد منظم طبیعت موجب به هم خوردن تعادل و تناسب محیط زیست شده و تا جایی پیش رفته که جامعه انسانی را با انبوهی از معضلات محیط زیستی روبه رو کرده است. از این رو شناخت رفتارهای نامطلوب محیطی، مدیریت و کنترل آنها، زمینه ساز آموزشهایی است که باید از همان روزهای آغازین آموزش رسمی، برنامهریزان درسی از طریق محتوا و کتب درسی مدنظر قرار دهند. یکی از راههای اثرگذار در این امر، آموزش مفاهیم محیط زیستی در دوران ابتدایی میباشد. آموزش محیط زیست از طریق مفهومسازی در کتابهای درسی می تواند ابزاری حیاتی جهت مقابله با مشکلات محیط زیستی باشد. از این رو هدف پژوهش، تحلیل مفاهیم سواد محیط زیستی در کتابهای علوم دوره ابتدایی براساس برنامه درسی ملی است.مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری شامل کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی بوده که با توجه به ماهیت موضوع، نمونه گیری انجام نشده و همه جامعه آماری بررسی شده است. ابزار جمع آوری داده ها، سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده که با قضاوت متخصصان ساخته شده است و داده های حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که در کتاب های علوم تجربی دوره ابتدایی، براساس مؤلفه های سواد محیط زیستی (مدیریت مصرف آب، مدیریت مصرف برق، مدیریت مصرف گاز، مدیریت پسماند، حفظ جنگل، حفظ حیوانات) بیشترین توجه در پایه اول و سوم، مدیریت مصرف آب (79/25 و 19/35 درصد)، پایه دوم، مدیریت پسماند (69/34 درصد)، پایه چهارم، پنجم و ششم، حفظ جنگل (64/22، 15/22 و 91/31 درصد) میباشد. همچنین توجه به عناصر محیط زیستی در کل دوره ابتدایی (با 987 فراوانی) بیشترین توجه مربوط به کتاب علوم تجربی پایه پنجم با 47/21 درصد و کمترین توجه مربوط به پایه ششم با 28/14 درصد است. از سوی دیگر براساس اولویت بندی، بیشترین توجه کتاب های درسی علوم تجربی دوره ابتدایی به مدیریت مصرف آب (با 217 فراوانی) و کمترین توجه به مدیریت مصرف گاز (با 115 فراوانی) بوده است.بحث: مفاهیم محیط زیستی در کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی از جایگاه مطلوب برخوردار نیست. با توجه به مشکلات محیط زیستی در کشور، پیشنهاد شد در بازنگری محتوای کتابهای درسی علوم تجربی بیشتر به مؤلفه های محیط زیستی پرداخته و محتوای محیط زیستی مهارت محور در پایه های اول تا سوم و پژوهش محور در پایه های چهارم تا ششم گنجانده شود، سازماندهی عمودی و افقی در طراحی محتوای محیط زیستی کتابهای درسی علوم تجربی و توزیع متوازن محتوا در پایه اول تا ششم ابتدایی رعایت شود، محتواهای بیشتر و غنیتر با موضوع زباله در محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی بهویژه موضوع مدیریت پسماند در پایه پنجم و ششم گنجانده شود، محتوای بیشتر با موضوع انرژی و محوریت مسأله مصرف گاز در کتاب های پایه سوم و چهارم اختصاص داده شود، محتواهای مربوط به حفظ جنگل و حیوانات در تمام پایه های دوره ابتدایی گنجانده شود.
توسعه پایدار
محمدحسن ملکی؛ منیژه رامشه؛ سمانه اقدمی؛ ابراهیم جواهری زاده
چکیده
مقدمه: فجایع محیطزیستی، فشار ذینفعان و روندهای جهانی باعث شده تا بحث انرژیهای نو و کسبوکارهای این حوزه مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد. در ایران مسأله تحریمها، وابستگی صنایع به سوختهای فسیلی و ذهنیت سنتی مدیران اجازه رشد و توسعه قابل توجه به انرژیهای پاک را نداده است. بدون شک توسعه در این حوزه نیازمند شناخت درست آینده و ...
بیشتر
مقدمه: فجایع محیطزیستی، فشار ذینفعان و روندهای جهانی باعث شده تا بحث انرژیهای نو و کسبوکارهای این حوزه مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد. در ایران مسأله تحریمها، وابستگی صنایع به سوختهای فسیلی و ذهنیت سنتی مدیران اجازه رشد و توسعه قابل توجه به انرژیهای پاک را نداده است. بدون شک توسعه در این حوزه نیازمند شناخت درست آینده و برنامهریزی اصولی است. بدون توجه به تأمین مالی که یکی از مهمترین چالشهای توسعه هر کسبوکاری است، امکان ادامه فعالیت وجود نخواهد داشت. به همین خاطر پژوهش حاضر پیشرانها و سناریوهای سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای پاک را شناسایی و گزارش کرده است.مواد و روشها: پژوهش حاضر از نظر فلسفه، پراگماتیسم؛ از منظر جهتگیری، کاربردی؛ از بعد هدف، اکتشافی و از جهت روششناسی، آمیخته است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان حوزه انرژی پاک و تأمین مالی هستند. با استفاده از نمونهگیری قضاوتی از 15 نفر از مدیران شاغل در انجمن انرژیهای تجدیدپذیر ایران، انجمن انرژی ایران، سازمان حفاظت از محیط زیست و اساتید دانشگاه در حوزههای مربوط استفاده شده است. پژوهش در پنج گام انجام شده است. در گام اول، پیشرانهای کلیدی از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان شناسایی شدند. در گام دوم، پیشرانها از طریق پرسشنامه خبرهسنجی و به کارگیری روش دلفی فازی غربال شدند. در گام سوم، پیشرانهای غربال شده از طریق پرسشنامه اثرسنجی و به کارگیری روش دیمتل فازی تحلیل شده و پیشرانهای نهایی بر مبنای درجه اثرگذاری شناسایی شدند. در گام چهارم سناریوهای باورپذیر با استفاده از ابزار تعاریف ریشهای، تدوین شدند. در پایان سناریوی محتمل با تکنیک کداس شناسایی و نتایج پژوهش تدوین شد.نتایج: با مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان، 24 پیشران استخراج شد. با استفاده از روش دلفی فازی، 12 پیشران حذف و 12 پیشران که دارای عدد دیفازی بالاتر از حد آستانه (7/0) بودند، برای ادامه تحلیل گزینش شدند. سپس با تکنیک دیمتل فازی دو پیشران قوانین مربوط به حوزه انرژی و نگاه دولتمردان به ضرورت ورود به حوزه انرژیهای پاک واجد بیشترین اثرگذاری شناسایی شده و برای پرورش سناریوها مناسب ارزیابی شدند. در گام بعد بر مبنای این دو پیشران، چهار سناریوی زندان روح، کامیار، فرهنگ ایدهکش و ساختار زهراگین پرورش یافتند. سناریوی زندان روح آینده بدبینانه و سناریو کامیار بهترین آینده در حوزه سرمایهگذاری در انرژیهای پاک را ترسیم میکند. سپس با استفاده از تکنیک کداس، سناریوی زندان روح به عنوان محتملترین سناریو انتخاب شد.بحث: سیاستگذاران باید تلاش کنند تا به جای تحقق سناریوی زندان روح که اتفاقاً بدترین سناریو هم هست، سناریو ایدئال کامیار رخ دهد. برای این منظور قوانین و سیاستهایی باید وضع شود که فضای کسبوکار در حوزه انرژی پاک را بهبود دهد. چنین قوانینی باید ضمن افزایش سرمایه داخلی، موانع جذب سرمایه خارجی را رفع نماید. این قوانین باید انتقال فناوریهای پیشرفته را از طریق حمایتهای مالی و مالیاتی ممکن سازد. نگاه دولتمردان به ضرورت ورود به انرژی پاک به عنوان دومین پیشران بااهمیت، ریشه فرهنگی دارد و از ناآگاهی مدیران نسبت به انرژیهای پاک و مزیتهای آن در فضای کسبوکار نشات میگیرد. به همین خاطر دانشگاهها، مراکز پژوهشی، رسانههای اجتماعی، نهادهای غیردولتی حامی محیط زیست، تحولات جهانی و منطقهای و فاجعههای محیط زیستی نقشی مهم در تغییر این نگرش دارند. در ایران به دلیل اینکه مدیران در لحظات پایانی و به اجبار به استقبال تغییر میروند، تغییر ناگهانی بوده و هزینههای فزایندهای دارد. در این زمینه بدون انجام کار فرهنگی فراگیر و خودجوش انتظار تغییر سخت است. فرهنگسازی نقشی مهم در اقبال مردم به محصولات سبز دارند. بعلاوه تغییر نگرش مدیران میتواند منجر به تسهیل تأمین مالی به عنوان یک چالش کلیدی در حوزه انرژیهای پاک باشد.
محیط زیست دریایی
مهشید جلیلی؛ ابوالفضل صالح؛ مریم فلاحی؛ علی ماشینچیان مرادی؛ محمدرضا فاطمی
چکیده
فراوانی، پراکندگی و تنوع ساختار جمعیت گونه ای فیتوپلانکتونی و میزان غلظت مواد مغذی خلیج چابهار در سال 99-98 مورد بررسی و اندازه گیری قرار گرفت. گسترش فیتوپلانکتون به عوامل فیزیکوشیمیایی، مواد مغذی در دسترس، میکسوتروفی بودن گونه ها و شکارچیان (زئوپلانکتون) بستگی دارد. نمونه برداری از آب توسط بطری نیسکین در 9 ایستگاه در 6 بار از ...
بیشتر
فراوانی، پراکندگی و تنوع ساختار جمعیت گونه ای فیتوپلانکتونی و میزان غلظت مواد مغذی خلیج چابهار در سال 99-98 مورد بررسی و اندازه گیری قرار گرفت. گسترش فیتوپلانکتون به عوامل فیزیکوشیمیایی، مواد مغذی در دسترس، میکسوتروفی بودن گونه ها و شکارچیان (زئوپلانکتون) بستگی دارد. نمونه برداری از آب توسط بطری نیسکین در 9 ایستگاه در 6 بار از سال در دوره های پیش مانسون، 2 بار در مانسون جنوب غربی، پس مانسون و 2 بار در مانسون تابستانه انجام گرفت. در این بررسی 114 گونه فیتوپلانکتون متعلق به 4 شاخه باسیلاریوفیتا، داینوفیتا، سیانوفیتا و کروموفیتا شناسایی شد. داینوفیتا با تراکم 94% بیشترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. با انجام آزمون آماری غیرپارامتریک Kruskal-Wallis تفاوت معنیداری بین تراکم گونه های ماههای نمونه برداری شده دیده شد. اگرچه اختلاف معنی داری بین تراکم گونه ها و میزان مواد مغذی دیده نشد اما همسویی مشخص و واضحی بین میزان مصرف مواد مغذی و تراکم فیتوپلانکتون مشاهده گردید. نتایج نشان داد افزایش مواد مغذی در پاییز و زمستان سبب افزایش تراکم فیتوپلانکتون (به خصوص در مهر و بهمن) میشود. آزمون CCA نشان داد که حدود 84% تغییرات تراکم فیتوپلانکتون به میزان مواد مغذی و میزان اکسیژن محلول بستگی دارد.
آموزش محیط زیست
شیوا غزنوی؛ سعید یزدانی؛ حامد رفیعی
چکیده
مقدمه: مراتع کشور یکی از منابع اساسی تولید محسوب میگردد و بخش مهمی از علوفه مورد نیاز دام را تأمین میکند. در بخش زاگرس، این منابع بسیار حائز اهمیت میباشد. همچنین به دلیل تخریب بالا در استان لرستان، طرحهای مرتعداری از اهمیت بالایی در این استان برخوردار هستند. لذا با توجه به اهمیت حفاظت از منابع طبیعی تدوین راهبردهای حفاظت و بهرهبرداری ...
بیشتر
مقدمه: مراتع کشور یکی از منابع اساسی تولید محسوب میگردد و بخش مهمی از علوفه مورد نیاز دام را تأمین میکند. در بخش زاگرس، این منابع بسیار حائز اهمیت میباشد. همچنین به دلیل تخریب بالا در استان لرستان، طرحهای مرتعداری از اهمیت بالایی در این استان برخوردار هستند. لذا با توجه به اهمیت حفاظت از منابع طبیعی تدوین راهبردهای حفاظت و بهرهبرداری از این منابع و شناسایی مؤلفههای بازدارنده مشارکت بهعنوان ضرورتی بنیادی بیش از پیش احساس میشود. مشارکت مردم در هر پروژهای ضامن اجرا و پایداری آن پروژه است. این مسأله در حفاظت از منابع طبیعی از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد، زیرا مسائل مربوط به محیطزیست و منابع طبیعی با زندگی جوامع آمیخته است و توفیق هر نوع برنامهای نیازمند مشارکت این جوامع خواهد بود.مواد و روشها: مشکل اساسی که برنامهریزان اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان لرستان با آن روبرو هستند، عدم مشارکت مرتعداران با توجه به نقش مؤثر آنها در حفظ و احیای مراتع، در اجرای طرحهای مرتعداری میباشد که اینگونه برنامهها را با عدم موفقیت روبرو ساخته است. لذا هدف اصلی از این پژوهش بررسی علل عدم مشارکت بهرهبرداران با تأکید بر آموزش از دیدگاه کارشناسان در این استان میباشد. جمعآوری دادهها و اطلاعات در این پژوهش از طریق 20 پرسشنامه از کارشناسان کل استان لرستان) انجام شد و بهمنظور تحلیل دادههای این مطالعه، از نرمافزارهای Spss21 و Expert Choice11 استفاده شد.نتایج: نتایج نشان داد که موانع ساختاری، مدیریتی، اقتصادی سه عامل بازدارنده مهم در عدم مشارکت میباشد. جمعبندی نتایج این تحقیق نشان میدهد که بهمنظور بهبود شرایط مراتع با رویکرد مشارکت بیشتر بهرهبرداران برای منطقهی مورد مطالعه و مناطق مشابه از توانمندیها و نقطه نظرات بهرهبرداران و کارشناسان استفاده شود. نظر به جایگاهی که روستا و روستانشینها در پویایی اقتصاد کشور، از قبیل کمک به رشد اقتصادی، کنترل نرخ تورم، افزایش نرخ اشتغال و فعالیت دارند، میتوانند بستر مناسبی برای تولیدات کشاورزی، دامی، صنعتی و خدماتی، حفظ محیطزیست و امنیت، هنجارهای فرهنگی و اجتماعی، حراست و نگهبانی مرزها را فراهم نمایند. بنابراین ترسیم نقشه راهی که نقش روستاها را در نظام برنامهریزی کشور تعیین نماید از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این میان آموزش نیز همواره بهعنوان راهی مطمئن در جهت بهبود کیفیت عملکرد و حل مشکلات مدیریت مدنظر قرار میگیرد و فقدان آن نیز یکی از مسائل اساسی را تشکیل میدهد. آموزش یک وظیفه اساسی جهت مدیریت بهتر و یک فرایند مداوم و همیشگی است. نتایج نیز نشان داد که عدم آموزش از مؤلفههای مهم بازدارنده در مشارکت بهرهبرداران میباشد. لذا میتوان با اجرای برنامههای آموزشی، برگزاری گردهماییها و نمایشگاهها این مشارکت را افزایش داد و سبب بهبود مراتع شد.بحث: جمعبندی نتایج این تحقیق نشان میدهد که بهمنظور بهبود شرایط مراتع با رویکرد مشارکت بیشتر بهرهبرداران برای منطقهی مورد مطالعه و مناطق مشابه از توانمندیها و نقطه نظرات بهرهبرداران و کارشناسان استفاده شود تا براساس نیازها، اولویتها و خواستههای آنها زمینهی تهیه، برنامهریزی و اجرای طرحهای مرتعداری فراهم شود و در آینده بتوان شاهد بهبود مدیریت مراتع و همچنین حفاظت، اصلاح و احیای مراتع همراه با افزایش تولیدات دامی با کمترین مشکلات در سطح هر سامان عرفی بهعنوان واحدهای اقتصادی- اجتماعی بود.
پریسا کوشکی؛ رومینا سیاح نیا
چکیده
امروزه با رشد سریع اقتصاد و توسعه جوامع شهری، تعارض بین منابع مورد استفاده و انسان تشدید شده است لذا آگاهی از ظرفیت منابع موجود در راستای تحقق اهداف برنامه ریزی و توسعه یک ضرورت غیرقابل انکاراست. در این پژوهش سعی شده است از یک سو ظرفیت برد منابع آبی استان و فشاری که به آن وارد می گردد و از سوی دیگر روند افزایشی آلاینده ها در کاهش ...
بیشتر
امروزه با رشد سریع اقتصاد و توسعه جوامع شهری، تعارض بین منابع مورد استفاده و انسان تشدید شده است لذا آگاهی از ظرفیت منابع موجود در راستای تحقق اهداف برنامه ریزی و توسعه یک ضرورت غیرقابل انکاراست. در این پژوهش سعی شده است از یک سو ظرفیت برد منابع آبی استان و فشاری که به آن وارد می گردد و از سوی دیگر روند افزایشی آلاینده ها در کاهش این ظرفیت مورد توجه قرار گیرد. معیارهای مورد نظر در این پژوهش به دو گروه حامل و بار تقسیم بندی شدهاند. حامل ها از سه بعد تأسیسات آب، تأمین آب و محیط زیست و بار ناشی از فعالیت انسان در چهار بخش آب مصرفی و فاضلاب تولیدی، اقتصادی-اجتماعی و آلودگی شامل پسماند و هوا مورد بررسی قرار گرفته است. جهت وزندهی به شاخص ها از روش آنتروپی شانون استفاده شده است. در نهایت با استفاده از تعامل بارها نسبت به حامل ها، ظرفیت برد منابع آبی استان تهران برآورد شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد در حامل تأمین آب که به عنوان عامل کلیدی در این مطالعه مورد توجه قرار گرفته است، شاخص منابع آب زیرزمینی با وزن 0.0086 بیشترین اهمیت را دارد. همچنین طبق نتایج مربوط به تعامل بار به حامل به ترتیب حامل منابع آب با مقدار 23.748 بیشترین ظرفیت موجود، سپس حامل محیطزیست میزان6.5663 و در نهایت حامل تأسیسات آبی به عنوان پایین ترین ظرفیت مربوط به استان تهران از بین سه حامل با مقدار 3.7092 می باشد. در نهایت مقدار عددی ظرفیت برد کلی استان تهران براساس شاخص های تعیین شده 34.0235 بدست آمده است. در مطالعات آتی در صورت تکمیل داده ها و اطلاعات مربوط به سایر استان ها با اجرای روش مورد استفاده در این مطالعه برای سایر استان ها، امکان مقایسه بین مقادیر ظرفیت برد، در سطح ملی مهیا می گردد، که نتایج آن میتواند به بهبود روند برنامه ریزی بر مبنای مقایسه بین استان ها، کمک شایانی نماید.
سید قاسم قربانزاده زعفرانی؛ فرهاد حسینی طایفه؛ منا ایزدیان
چکیده
پیشینه و هدف: بررسی ساختار جوامع آبی در اکوسیستم های آبی جایگاه ویژهای در مطالعات اکولوژیک موجودات آبزی دارد. از جمله شاخصهای مهم و رایج ماکروبنتیک میتوان به شاخصهای اکولوژیک تک متغیره و چند متغیره اشاره کرد که با داشتن مزایا و معایب متفاوت، همچنان در مطالعات مختلف در آبهای رودخانهای مورد استفاده قرار میگیرند. در ...
بیشتر
پیشینه و هدف: بررسی ساختار جوامع آبی در اکوسیستم های آبی جایگاه ویژهای در مطالعات اکولوژیک موجودات آبزی دارد. از جمله شاخصهای مهم و رایج ماکروبنتیک میتوان به شاخصهای اکولوژیک تک متغیره و چند متغیره اشاره کرد که با داشتن مزایا و معایب متفاوت، همچنان در مطالعات مختلف در آبهای رودخانهای مورد استفاده قرار میگیرند. در سالهای اخیر مطالعاتی با استفاده از شاخص تنوع زیستی و شاخص های زیستی به ویژه شاخص هلسینهوف برای ارزیابی کیفیت آب رودخانه کرج مورد استفاده قرار گرفته است. با فرض وجود توافق بین شاخصهای اکولوژیک منطقه، پژوهش حاضر میزان سازگاری بین نتایج وضعیت کیفی بهدستآمده از شاخصهای اکولوژیک مختلف رودخانه کرج را ارزیابی کرد.
مواد و روشها: در این مطالعه در طول 9 ایستگاه و طی چهار فصل (1397-1396)، نمونهبرداری از ماکروبنتوزها با نمونه بردار سوربر انجام شد. پس از جداسازی و شناسایی ماکروبنتوزها، شاخص شانون، EPT، ASPT، BMWP و HFBI محاسبه شد. سپس طبقه بندی وضعیت اکولوژیک ایستگاه ها بر اساس این شاخص ها انجام شد. درصد ایستگاه هایی که وضعیت اکولوژیک آن ها قابل قبول یا غیرقابل قبول بود و همچنین میزان سازگاری بین این پنج شاخص در منطقه مورد مطالعه محاسبه شد. برای تعیین گرایش مشابه شاخص های مختلف در طبقه بندی ایستگاه ها، میزان همبستگی بین آن ها، با استفاده از آزمون غیرپارامتریک تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار SPSS23 وExcel و جهت تعیین شاخص تنوع زیستی از Primer6 استفاده شد. برای بررسی توزیع نرمال داده ها، از آزمون شاپیرو- ویلک استفاده شد. به منظور بررسی اختلاف معنی داری بین داده های مورد نظر از آنالیز واریانس یک طرفه و از آزمون کروسکال والیس در سطح معنی داری 05/0 p<استفاده شد. جهت تهیه نقشه ها با روش IDW از نرم افزار ArcGIS10.3 و Terrset17.3 استفاده گردید.
نتایج: به لحاظ فراوانی، شیرنومیده ها، خانواده غالب بودند. خانواده های Baetis، Tubifex، Micrasema، Rhithrogena، Eporus، Hydropsyche،Leptophlebiidae و Simulium، 83 درصد نمونه ها را تشکیل دادند. مقادیر شاخص های H'، EPT، ASPT، BMWP و HFBI به ترتیب (65/0±12/2)، (8/2±6/5)، (0/1±9/3)، (4/23±8/48) و (0/1±6/4) محاسبه گردید. توافق نسبی در نتایج حاصله از پنج شاخص مورد مطالعه در 67 درصد از ایستگاه ها با کیفیت غیرقابل قبول دیده شد. در صورتی که در 22 درصد از ایستگاه های رودخانه توافق کامل و 11 درصد ایستگاه ها عدم توافق را نشان دادهاست. تحلیل آماری بیانگر وجود توافق و سازگاری معنی دار بین نتایج وضعیت اکولوژیک حاصل ازEPT با ASPT،BMWP و شانون بوده در صورتی که با شاخص HFBIمتفاوت هستند. همچنین بر اساس نتایج همبستگی بین طبقه بندی کیفیت اکولوژیک حاصل از شاخص های زیستی (ارتباط مثبت و قوی بین EPT با شانون و BMWP)، نشان دهنده جهت مشابه این شاخص ها در طبقه بندی ایستگاه ها می باشد.
بحث: تغییرات ساختاری و جمعیتی ماکروبنتوزها در اکوسیستمهای آبی در اثر عوامل طبیعی و فعالیتهای انسانی وجود دارد. با توجه به عدم وجود توافق کامل بین نتایج ارزیابی شاخصهای پنجگانه در این مطالعه، به منظور استفاده از این شاخصها در هر منطقه برای مدیریت محیط زیست، استفاده همزمان از شاخصها توصیه میشود. همچنین بررسی تطابق بین شاخص های مختلف و انتخاب شاخص اکولوژیک مناسب بسیار مهم است. در نتیجه استفاده از هر یک از این شاخص ها به تنهایی و بدون در نظر گرفتن ملاحظات فوق می تواند منجر به نتایج اشتباه شود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، شاخص هلسینهوف (HFBI) را می توان به عنوان شاخص مناسبتری نسبت به سایر شاخص های مورد مطالعه برای ارزیابی وضعیت اکولوژیک رودخانه کرج معرفی کرد.
آلودگی خاک
محمود کسایی؛ نسرین قرهی؛ رفعت زارع بیدکی
چکیده
مقدمه: بررسی عامل تأثیرگذار بر حرکت آب و املاح در خاک و استفاده از مواد اصلاحکننده جدید مانند نانو ذرات معدنی و بیوچارها میتواند کمک شایانی به مدیریت صحیح اراضی برای کاهش آبشویی نیترات از خاک و جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی نماید. از آنجا که در سالهای اخیر مطالعات بسیاری بر روی استفاده از زغال زیستی در سیستمهای زراعی ...
بیشتر
مقدمه: بررسی عامل تأثیرگذار بر حرکت آب و املاح در خاک و استفاده از مواد اصلاحکننده جدید مانند نانو ذرات معدنی و بیوچارها میتواند کمک شایانی به مدیریت صحیح اراضی برای کاهش آبشویی نیترات از خاک و جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی نماید. از آنجا که در سالهای اخیر مطالعات بسیاری بر روی استفاده از زغال زیستی در سیستمهای زراعی با هدف اولیه ترسیب کربن آلی در خاک و درنتیجه کاهش گازهای گلخانهای انجام شده است، اثر آن بر دیگر فرآیندهای خاک از جمله آبشویی نیترات نیز مورد توجه قرار گرفته است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر نانو ذرات معدنی و بیوچار حاصل از بقایای گیاه گندم بر آبشویی نیترات از خاک و پایداری خاکدانه است.مواد و روشها: تیمارهای مورد استفاده شامل سه تیمار زئولیت، کلوزیت و بیوچار، هرکدام در دو سطح (ده و پنجاه گرم در هر کیلوگرم خاک) و سه تکرار بود. ستونهای خاک مورد استفاده در این تحقیق، لولههای پلیکا (PVC) به قطر 3 سانتیمتر و ارتفاع 40 سانتیمتر بودند. برای وارد کردن نیترات به ستونهای خاک از کود اوره حاوی 46 درصد نیتروژن خالص استفاده شد. میزان کود اوره مطابق نیاز کودی گیاه ذرت که معمولاً 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار میباشد، در نظر گرفته شد. کود اوره بهصورت محلول برای هر ستون خاک آماده و در هفته اول و پنجم به تمام ستونهای خاک اضافه شد. آبیاری ستونهای خاک نیز بر اساس وزن آب از دست رفته از ستون خاک شاهد به روش وزنی و با حدود 15 درصد آبشویی برای خروج زهاب انجام شد. تعداد آبیاریها شامل 8 آبیاری هفتهای یک آبیاری و میزان آب واردشده به هر ستون در هر آبیاری حدود 60 میلیلیتر بود. غلظت نیترات محلولهای مورد آزمایش با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری تعیین گردید. پس از هشت هفته از اضافه شدن تیمارها به خاک مورد آزمایش میانگین وزنی قطر خاکدانهها در نمونه شاهد و تیمارها اندازهگیری شد و با میانگین وزنی قطر خاکدانهها در نمونه شاهد قبل از آزمایش و بعد از پایان آزمایش مقایسه شدند.نتایج: در طول زمان آزمایش میزان نیترات خروجی از ستونهای خاک در تیمارهای حاوی ده گرم و پنجاه گرم از هر یک از از اصلاح کنندههای بیوچار، زئولیت و کلوزیت نسبت به نمونه شاهد بهطور معنیداری (p<0.5) کاهش داشته است. در تمام هفتههای آزمایش، تیمار پنجاه گرم بیوچار کمترین آبشویی نیترات را نسبت به تیمار پنجاه گرم زئولیت و پنجاه گرم کلوزیت داشته است. بهطورکلی، نتایج نشان داد که افزودن بیوچار و نانو ذرات معدنی به خاک در سطح پنج درصد وزنی موجب کاهش معنیدار (p<0.5) آبشویی نیترات شد.بحث: بر اساس نتایج به دستآمده در تحقیق حاضر و مطالعات قبلی انجام شده به طور قطعی میتوان بیان کرد که افزودن بیوچار به خاک سبب بهبود شرایط فیزیکی خاک و کاهش آبشویی نیترات از خاک میشود. همچنین با افزایش مصرف زئولیت و کلوزیت پایداری خاکدانهها بیشتر و میزان نیترات خروجی از ستون خاک کم شده و درنتیجه آلودگیهای آبهای زیرزمینی به نیترات کمتر خواهد شد.
آلودگی خاک
روانبخش شیردم؛ سارا امامی؛ سمیه محمدی
چکیده
با هدف کاهش حلالیت فلزات نیکل، کادمیم، سرب، روی و کبالت باطله فیلتر کیک حاصل از فرآوری روی، نمونه ای از باطله های مذکور از محل انباشت در استان زنجان جمعآوری شدند. خصوصیات شیمیایی آنها با استفاده از آنالیزهای XRF و XRD اندازهگیری شدند. سپس، این باطله ها با تثبیت کننده های آهک، گل قرمز، سیمان و سرباره ذوب آهن (GGBFS) به ترتیب ...
بیشتر
با هدف کاهش حلالیت فلزات نیکل، کادمیم، سرب، روی و کبالت باطله فیلتر کیک حاصل از فرآوری روی، نمونه ای از باطله های مذکور از محل انباشت در استان زنجان جمعآوری شدند. خصوصیات شیمیایی آنها با استفاده از آنالیزهای XRF و XRD اندازهگیری شدند. سپس، این باطله ها با تثبیت کننده های آهک، گل قرمز، سیمان و سرباره ذوب آهن (GGBFS) به ترتیب با درصدهای 0-10%، 0-3%، 0-2% و 0-6% نمونه مخلوط شدند. به منظور بررسی میزان کاهش حلالیت عناصر فلزی، فرآیند عصاره گیری از نمونه ها با محلول 05/0 مولار EDTA انجام گرفت و عناصر فلزی این عصاره ها با جذب اتمی اندازه گیری شدند. نتایج نشان میدهد نمونه هایی که با ترکیبی از هر دو تثبیت کننده آهک و گل قرمز ساخته شدهاند، میزان حلالیت همه فلزات به جز سرب را 45 تا 50 درصد کاهش داده است. مقایسه طیف XRD نمونه شاهد و نمونه تثبیت یافته نشان میدهد که فرم سولفاتی PbSO4 نمونه شاهد، به فرم کربناتی PbCO3 در نمونه حاوی آهک و گل قرمز که دارای حلالیت بیشتری می باشد تغییر یافته است. این تغییر عامل اصلی افزایش حلالیت سرب (87%) در این نمونه ها بوده است. سیمان و سرباره مؤثرترین افزودنی در کاهش حلالیت سرب در فیلتر کیک، بودهاند. مطابق با طیف XRD، فرم PbSO4 در نمونه شاهد، پس از اختلاط با سیمان و سرباره به طور قابل توجهی (100%) کاهش یافته است که این مهم، دلیل کاهش حداکثری حلالیت سرب قابل استخراج در نمونه بوده است.
اقتصاد محیط زیست
اردوان زرندیان؛ فاطمه محمدیاری؛ رویا موسی زاده؛ مجید رمضانی مهریان؛ جلیل بادام فیروز
چکیده
مقدمه: منابع خاک نقش مهمی در تأمین کالاهای مادی ضروری برای انسان و سایر موجودات دارد و خدمات اکوسیستمی متنوعی را به انسان ارائه میدهد. همچنین خاک برای مدت طولانی به عنوان یک زیرساخت سبز مهم برای حفظ کشاورزی و جنگلداری به عنوان پایه رشد گیاهان عمل کرده است. علاوه بر این، خاک میتواند خدمات مختلف اکوسیستمی مانند بیحرکت کردن آلایندهها، ...
بیشتر
مقدمه: منابع خاک نقش مهمی در تأمین کالاهای مادی ضروری برای انسان و سایر موجودات دارد و خدمات اکوسیستمی متنوعی را به انسان ارائه میدهد. همچنین خاک برای مدت طولانی به عنوان یک زیرساخت سبز مهم برای حفظ کشاورزی و جنگلداری به عنوان پایه رشد گیاهان عمل کرده است. علاوه بر این، خاک میتواند خدمات مختلف اکوسیستمی مانند بیحرکت کردن آلایندهها، کنترل آب باران، ترسیب کربن و تأمین زیستگاه را ارائه دهد که به صورت مستقیم برای انسان سودمند است. خدمات ارائه شده توسط اکوسیستمها به انسان را خدمات اکوسیستمی میگویند. نگهداشت خاک به پتانسیل اکوسیستمها در کنترل فرسایش خاک و حفظ خاک میگویند که در طبقه خدمات تنظیمی قرار دارد.مواد و روشها: کمیسازی نگهداشت و فرسایش خاک در نرمافزار InVEST با مدلInVEST Sediment Delivery Ratio (SDR) ارزیابی شد. ورودیهای مورد نیاز برای اجرای این مدل شامل: نقشه کاربری اراضی، فاکتور K (فرسایشپذیری خاک)، فاکتور R (فرسایندگی باران)، فاکتور C (نوع کاربری اراضی و پوشش)، فاکتور P (اقدامات حفاظتی)، DEM (مدل رقومی ارتفاع) و جدول بیوفیزیکی است.نتایج: بر اساس نتایج، پتانسیل اتلاف خاک و انتقال رسوب در محدوده مطالعاتی به ترتیب از صفر تا 18/248 تن در پیکسل و صفر تا 25/57 تن در پیکسل متغیر است. نگهداشت خاک نیز در طیفی از صفر تا 85/124 تن در پیکسل در محدوده مورد مطالعه برآورد شده است. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار اتلاف خاک در زیرحوضه 14 با 13716400 تن در سال و کمترین میزان اتلاف خاک در زیرحوضه 4 با 416594 تن در سال رخ میدهد. همچنین بیشترین مقدار خدمت اکوسیستمی نگهداشت خاک در زیرحوضه 13 با 4304414 تن در سال و کمترین مقدار آن در زیرحوضه 4 با 5645 تن در هکتار در سال تدارک میشود.بحث: جنگلهای متراکم استان سمنان در منتهیالیه شمالی استان، با بیش از 36 تن در هکتار بیشترین خدمت اکوسیستمی نگهداشت خاک و محدودههای کویری، دریاچه نمک و شورهزار کمترین میزان خدمت نگهداشت خاک را فراهم مینمایند. بر همین اساس، مجموعه جنگلهای استان شامل جنگلهای متراکم، نیمه متراکم، کمتراکم و تنک در مجموع 4269166 تن در سال موجب نگهداشت خاک در استان میشوند. همچنین مراتع خوب، سالانه موجب نگهداشت بیش از 18 تن در هکتار از خاک استان میشوند و مجموع کارکرد نگهداشت خاک توسط انواع مراتع استان شامل مراتع خوب، متوسط و فقیر به میزان 9395160 تن در سال است که با توجه به مساحت حدود 18 برابری مراتع نسبت به جنگلها، میتوان گفت بیشترین خدمت اکوسیستمی نگهداشت خاک به لحاظ توزیع جغرافیایی این خدمت در استان توسط مراتع تدارک میشود؛ هرچند که محدودههای جنگلی دارای توان بیشتری برای حفاظت از خاک هستند. کاربریهای باغ و مزارع دیم بعد از پوششهای طبیعی جنگلی و مرتعی، به ترتیب با تدارک نگهداشت خاک به میزان 86/7 و 15/2 تن در هکتار در رتبههای بعدی قراردادند. اما سایر کاربریهای انسانساخت مانند محدودههای شهری چون معمولاً با حذف یا کاهش پوشش گیاهی همراه هستند، موجب زایل شدن این خدمت اکوسیستمی میشوند. با توجه به استقرار نواحی شهری در نیمه شمالی محدوده مورد مطالعه و اثر منفی آنها بر این خدمت اکوسیستمی، اهمیت حفاظت از پوششهای جنگلی و مرتعی استان برای حفظ استمرار تدارک خدمت نگهداشت خاک یک امر حیاتی محسوب میشود.
مدیریت اکوسیستمها
وحید میرزائی زاده؛ علی مهدوی؛ حمیدرضا ناجی؛ حمزه احمدی
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیرا، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اثرات ﺗﻐﻴﻴﺮ اﻗﻠﻴﻢ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪﻫﺎ و اکوسیستمهای مختلف افزایش پیدا کرده است. در اﻳﻦ میان ﺳﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻬﻢ اﻓﺰاﻳﺶ دﻣﺎى ﻫﻮا، ﺗﻐﻴﻴﺮ در ﻏﻠﻈﺖ دیاکسید ﻛﺮﺑﻦ و ترسیب ﻧﻴﺘﺮوژن در رابطه با ﺗﻐﻴﻴﺮات محیطزیستی و ﭘﺎﺳــﺦ نباتات ﺑﻪ آنها، ﺑﻪﻃﻮر ﮔﺴــﺘﺮده ای در بسیاری در ...
بیشتر
مقدمه: در سالهای اخیرا، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اثرات ﺗﻐﻴﻴﺮ اﻗﻠﻴﻢ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪﻫﺎ و اکوسیستمهای مختلف افزایش پیدا کرده است. در اﻳﻦ میان ﺳﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﻣﻬﻢ اﻓﺰاﻳﺶ دﻣﺎى ﻫﻮا، ﺗﻐﻴﻴﺮ در ﻏﻠﻈﺖ دیاکسید ﻛﺮﺑﻦ و ترسیب ﻧﻴﺘﺮوژن در رابطه با ﺗﻐﻴﻴﺮات محیطزیستی و ﭘﺎﺳــﺦ نباتات ﺑﻪ آنها، ﺑﻪﻃﻮر ﮔﺴــﺘﺮده ای در بسیاری در ﺳـــﻄﺢ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﻣﻮرد بررسی واقع شده اﺳـــﺖرویش درختان از یک سال به سال دیگر متغیر است و در بیشتر مواقع با تغییرات آبوهوایی ارتباط دارد. تغییرات آب و هوایی میتواند موجب افزایش فصل رشد و یا تغییر در بارندگی شوند. بیشترین اثر اقلیم بر رویش درختان در پهنای دوایر سالیانه درختان قابل مشاهده است. تشکیل دوایر سالیانه یک درخت از عوامل متعدد و متفاوت محیطی و فیزیولوژیکی تاثیر میپذیرد که در این بین تغییرات اقلیمی نقش ویژهای دارند. تغییر در رویش و توسعه درختان، از اولین واکنشهای درختان به تغییرات اقلیم است. این مطالعه با هدف پایش تاثیر تغییرات متغیرهای اقلیمی بر رویش و محدوده پراکنش گونه درختی بنه (Pistacia atlantica) در جنگلهای زاگرس در استان ایلام با استفاده از گاهشناسی درختی انجام شد.مواد و روشها: بدین منظور نمونهبرداری با استفاده از متهی سالسنج ارتقا یافته از 23 درخت با توجه به گستره هر طبقه اقلیمی روش دمارتن در استان ایلام انجام گردید. پس از آمادهسازی نمونهها اندازهگیری پهنای حلقههای رویشی سالانه با استفاده از نرمافزار Motic image با دقت بسیار بالا برای مدت 30 سال (1991 تا 2022) اندازهگیری شد.نتایج: براساس نتایج میانگین رویش هر ایستگاه مشخص شد ایستگاه هفت چشمه واقع در طبقه اقلیمی مدیترانهای دومارتن با متوسط رویش13/1 میلیمتر دارای بیشترین رویش و ایستگاه مانشت واقع در طبقه اقلیمی نیمه مرطوب دومارتن با متوسط رویش 83/0 دارای کمترین رویش میباشد و به طور کلی مناطق با اقلیم مدیترانه ای میزان رویش بالاتر داشته و اقلیمهای نیمه مرطوب و نیمه خشک به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند. برای درک رابطه رویش و اقلیم از دادههای هواشناسی ایستگاه WorldClim استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون متغیرهای آب و هوایی با رویش گونه بنه در ایستگاههای نمونهبرداری شده نشان داد که در اقلیم نیمهخشک با کاهش ارتفاع از سطح دریا، رویش قطری، بیشترین همبستگی را با متغیر میانگین حداکثر دما داشته و با افزایش ارتفاع از سطح دریا به متغیر میزان بارش وابسته می باشد و در اقلیم مدیترانهای رویش در مناطق مرتفعتر بیشترین همبستگی با متغیر میزان بارش دارد و با کاهش ارتفاع رویش با متغیر میانگین حداکثر دما وابسته میباشد همچنین در اقلیم نیمه مرطوب رویش بیشترین همبستگی را با متغیر میانگین حداکثر دما دارد و با افزایش ارتفاع از سطح دریا درجه همبستگی کاهش پیدا میکند.بحث: نتایج نشان میدهد مناطقی با ارتفاع بالاتر از 1700 و ارتفاع پایین تر از 1000 رویش بیشتر متأثر از میانگین حداکثر دما است و تغییرات حداکثر دما عامل اصلی محدود کننده پراکنش گونه بنه در استان ایلام میباشد به طوری که با افزایش دما گونه به سمت ارتفاعات و مناطق با اقلیم مدیترانهای مهاجرت خواهد کرد تا تأثیرات عامل حداکثر دما را کاهش دهد و به تبع آن با گذر زمان محدوده پراکنش گونه بنه نیز در این مرزها کاهش پیدا خواهد کرد.