الهام شفائی مقدم
چکیده
پیشینه و هدف: یکی از راههای اجتناب از آسیب رساندن به محیطزیست، تغییر رفتار شهروندان در جهت رفتار محیط زیستی یعنی رفتارهای حافظ محیطزیست و کاهشدهنده اثرات منفی اعمال انسانی بر محیط در کارهای روزانه و نیز برنامههای خاص در فضای باز و به زعم دابسون شهروندی محیطزیستی میباشد. در مطالعات اولیه در زمینه رفتارهای محیط زیستی ...
بیشتر
پیشینه و هدف: یکی از راههای اجتناب از آسیب رساندن به محیطزیست، تغییر رفتار شهروندان در جهت رفتار محیط زیستی یعنی رفتارهای حافظ محیطزیست و کاهشدهنده اثرات منفی اعمال انسانی بر محیط در کارهای روزانه و نیز برنامههای خاص در فضای باز و به زعم دابسون شهروندی محیطزیستی میباشد. در مطالعات اولیه در زمینه رفتارهای محیط زیستی استفاده از مدلهایی بر مبنای دانش و نگرش به محیطزیست متداول بود. اما، غیرکارآمدی این رویکردها باعث شد تا محققان به سوی مدلهای هنجارهای اخلاقی مانند مدل برآمده از نظریه ارزش- باور- هنجار استرن (1999) روی آورند. این نظریه زنجیرهای از متغیرها، از ارزشها و نگرانیهای عمومی در مورد محیطزیست گرفته تا اعتقادات خاص در مورد پیامدهای منفی برخی فعالیتها را پیشنهاد میدهد و در عین حال، بر توانایی و مسؤولیت افراد برای جلوگیری از این پیامدهای منفی و فعال کردن هنجارهای شخصی آنها برای حفظ محیطزیست تأکید دارد. هدف این پژوهش بررسی نقش میانجیگری مسؤولیت پذیری در رابطه بین ارزش نوعدوستی و رفتار شهروندی محیط زیستی است که با توجه به تئوری ارزش- باور- هنجار استرن، رفتار شهروند محیط زیستی در قالب نوع دوم از رفتارهای محیط زیستی مورد نظر استرن و همچنین، ارزش نوعدوستانه از بخش ارزشها و مسؤولیت پذیری از بخش باور و اعتقادات این نظریه انتخاب و به تبیین رفتار شهروندی محیطزیستی شهروندان پرداخته شده است.مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش شهروندان 18 سال به بالای شهرستان کاشان در سال 1399 میباشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 352 نفر بوده و جهت نمونهگیری از روش خوشهای استفاده شده است. متغیر مسؤولیتپذیری و نوعدوستی هر کدام با 14 گویه و متغیر رفتار شهروندی محیطزیستی با 13 گویه محقق ساخته در قالب طیف 5 گزینهای لیکرت، مورد سنجش قرار گرفته است. برای سنجش پایایی از ضرایب پایایی ترکیبی (C.R) و آلفای کرونباخ استفاده شده است که با توجه به مناسب بودن این ضرایب، پایایی متغیرهای مورد بررسی تأیید گردیده است. به منظور سنجش روایی واگرا از شاخص نسبت HTMT استفاده شده است. لازم به ذکر است که جهت تعیین پایایی هر یک از شاخصها نیز از بار عاملی استفاده شده است.نتایج: بر اساس یافته های پژوهش، شهروندان کاشانی به لحاظ نوعدوستی و مسؤولیت پذیری و رفتار شهروندی محیطزیستی از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده و میانگین این متغیرها در میان آنها بالاتر از حد متوسط میباشد. رابطه بین متغیرهای نوعدوستی و مسؤولیتپذیری با رفتار شهروندی محیطزیستی با میزان همبستگی به ترتیب (61/0 و 58/0=r و 000/0=sig) معنادار می باشد. همچنین، بر اساس مدل حجم اثر دو متغیر نوعدوستی و مسؤولیتپذیری به ترتیب با (275/0 و 245/0=F2 ) در حد متوسط میباشد. مقدار Q2 نیز برابر با 269/0 نشان میدهد در مجموع، توان پیش بینی کنندگی مدل در حد متوسط می باشد. علاوه بر این، اثر میانجیگری جزئی متغیر مسؤولیت پذیری برای رابطه بین نوعدوستی و رفتار شهروندی محیطزیستی تأیید گردیده است، بهگونهای که مقدار VAF برابر با 384/0 بیانگر این امر است که 38 درصد از اثر نوعدوستی بر رفتار شهروندی محیطزیستی از طریق غیرمستقیم توسط متغیر میانجی مسؤولیتپذیری تبیین میشود.بحث: نتایج این مطالعه بیانگر تلاش شهروندان در راستای پیشبرد اصول محیطزیستی قانون اساسی و سند چشم انداز 1404 بوده و با پژوهشهای محققین قبلی مبنی بر درک روشن و احساس نگرانی شهروندان نسبت به محیطزیست و مشکلات آن و برخورداری از انگیزه کافی برای مشارکت فعالانه در بهبود محیطزیست و حفاظت از آن میباشد. لذا، با توجه به نقش مسؤولیتپذیری در رفتارهای شهروندی محیطزیستی پیشنهاد میگردد تشکلهای داوطلبانه محیطزیستی در بین شهروندان افزایش یابند تا ضمن واگذاری برخی از وظایف مرتبط با محیطزیست به شهروندان، حس تعهد و مسؤولیتپذیری آنان تقویت گردد.