محمدرضا فرزانه؛ محسن بدره؛ جواد رمضانی
چکیده
مقدمه: ظرفیتسازی اجتماعی و افزایش آگاهی اقشار مختلف جامعه از طریق آموزش مسائل مرتبط با حوزه آب و محیطزیست یکی از بنیادیترین موضوعات کشور به شمار میرود تا حفاظت از آب و محیطزیست به الگوی رفتاری در جامعه تبدیل گردد. مدلهای بسیاری برای بررسی جایگاه علوم رفتاری در زمینهی مدیریت منابع آب توسعهیافتهاند که اکثر آنها با ...
بیشتر
مقدمه: ظرفیتسازی اجتماعی و افزایش آگاهی اقشار مختلف جامعه از طریق آموزش مسائل مرتبط با حوزه آب و محیطزیست یکی از بنیادیترین موضوعات کشور به شمار میرود تا حفاظت از آب و محیطزیست به الگوی رفتاری در جامعه تبدیل گردد. مدلهای بسیاری برای بررسی جایگاه علوم رفتاری در زمینهی مدیریت منابع آب توسعهیافتهاند که اکثر آنها با تئوری رفتار برنامهریزیشدهی (TPB) و ساختاردهی رفتارهای حفاظتی آب، سازماندهی شدهاند که در پیشبینی رفتار اثباتشده و رشد و تکامل، موفقیت داشته و توسعه مدل بالادستی این پژوهش نیز از این طریق صورت گرفته است. با توجه به اینکه کودکان بهعنوان وارثان آیندهی منابع و دانشجویان بهعنوان قشر تأثیرگذار جامعه از اهمیت خاصی برخوردارند، بنابراین میبایست آنها را برای پذیرش اجرای نقش حفاظت از آب به بهترین شکل ممکن ترغیب نمود. لذا هدف این پژوهش، شناسایی فاکتورهای روانشناختی مؤثر بر منطق رفتاری و تمایلات رفتاری دانشآموزان و دانشجویان برای مشارکت در حفاظت از آب از طریق یک مدل اجتماعی-روانشناختی و بررسی اثربخشی آموزش غیرمستقیم و غیررسمی با رویکرد مبتنی بر اسکرچ محیط زیستی است.مواد و روشها: در این پژوهش، رفتار 90 دانشآموز در سه مقطع تحصیلی ابتدایی، متوسطه اول و دوم و همچنین 30 دانشجوی منتخب دختر و پسر در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد شهر کرج در ارتباط با آب، در محور حفاظت از آب مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور پرسشنامهای بر اساس مؤلفههای تعریفشدهی مدل بالادستی شامل نیت، نگرش، کنترل رفتار درک شده، هنجار اخلاقی، درک از ریسک، هنجار ذهنی، رفتار، اعتماد و عادت و با تکیه بر مرور منابع بینالمللی بهمنظور تعیین منطق رفتاری جامعهی آماری پژوهش در قبال گزینههای سیاستی مذکور طراحی و تهیه گردید.نتایج: نتایج بهدستآمده نشان داد که برنامههای آموزشی غیرمستقیم و غیررسمی صورت گرفته با رویکرد برنامهنویسی اسکرچ و با مثالهای مرتبط با حفاظت از منابع آب (اسکرچ محیطزیستی)، تأثیر مثبتی بر نگرش افراد نسبت به حفاظت از آب، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری درک شده، تمایل رفتار نسبت به حفاظت از آب و هنجارهای اخلاقی داشته است. همچنین آموزش در دانشآموزان دختر، در مؤلفهی نگرش مؤثرتر بوده است؛ اما در دانشآموزان پسر، میزان آگاهی و بینش در مورد مسائل مربوط به حفاظت آب در پیشآزمون بالاتر بوده است.بحث: در طراحی کمپینهای آموزشی بهتر است در وهله اول به قصد افراد برای صرفهجویی در مصرف آب و سپس عملی شدن این امر، توجه شود. همچنین با توجه به اینکه هرچه آموزشها در سنین کمتر شروع شوند، نتایج مطلوبتری را به همراه دارد؛ لذا میبایست به امر آموزش در سنین پایینتر، توجه ویژهای شود. به علاوه، برنامههای آموزشی بیشتر با تأکید بر آموزشهای غیرمستقیم و غیر رسمی در جهت سهولت حفاظت از آب صورت گیرد تا رفتار حفاظت از آب در میان دانشآموزان و دانشجویان بهبود یابد.
اقتصاد محیط زیست
فهیمه محبی نیا؛ مرتضی تهامی پور
چکیده
مقدمه: تحدید و افول موجودی منابع تجدیدناپذیر در قرن حاضر و صدمات وارده بر صحت آب و هوایی، نگرانیها از پایداری چنین شکوفایی اقتصادی قابل توجهی در آینده را دامن زده است. تقویت رشد اقتصادی یک روی سکه مصرف روزافزون انرژی است، لکن روی دیگر سکه، انتشار و افزایش غلظت انواع آلایندههای مخرب محیط زیست است، از اینرو مباحث پیرامون رشد اقتصادی ...
بیشتر
مقدمه: تحدید و افول موجودی منابع تجدیدناپذیر در قرن حاضر و صدمات وارده بر صحت آب و هوایی، نگرانیها از پایداری چنین شکوفایی اقتصادی قابل توجهی در آینده را دامن زده است. تقویت رشد اقتصادی یک روی سکه مصرف روزافزون انرژی است، لکن روی دیگر سکه، انتشار و افزایش غلظت انواع آلایندههای مخرب محیط زیست است، از اینرو مباحث پیرامون رشد اقتصادی و کیفیت محیطزیستی قدمتی طولانی داشته و زمینهساز پرسشهای متعددی در راستای بررسی توازن میان رشد اقتصادی بالاتر و استانداردهای کیفیت و پایداری محیطزیستی است. تفاوت کیفیت روابط میان متغیرهای رشد اقتصادی و میزان تخریب محیط زیست در قالب منحنی محیطزیستی کوزنتس در هر بخش اقتصادی، تسّری یک تصمیمگیری واحد و کلان را نمیپذیرد و بر لزوم بررسی این ارتباط در اشکال مجزا و با تفصیل دلالت دارد.مواد و روشها: این مطالعه درصدد بررسی و ارائه شواهد تجربی از سنجش اثرپذیری محیط زیست از رشد اقتصادی با استفاده از دادههای اقتصاد ایران در سطح 3 بخش اصلی اقتصادی طی بازه1396-1350 است. از دو متغیر مهم اقتصادی اشاره شده در مطالعه حاضر، سرانه تولید ناخالص داخلی کشور به عنوان شاخص رشد اقتصادی در نظر گرفته شده و معیاری برای بیان ظرفیت خروجی (قدرت تولید) کشور است و شاخص انتشار سرانه CO2، که امروزه به عنوان نیروی محرکه گرم شدن جهانی هوای کره زمین شناخته میشود، نشاندهنده سطح تخریب محیط زیست است. مطالعه حاضر در ابتدا تلاش خواهد کرد تا یک رابطه اقتصاد سنجی (همجمعی) بین متغیرهای مزبور را در هر یک از بخشهای سهگانه ایجاد نموده و در قدم بعدی، شکل کاربردی EKC را تصریح نماید.نتایج: نتایج مطالعه حاکی از وجود رابطه بلندمدت میان متغیرهای تحقیق در بخشهای کشاورزی و صنعت است، هر چند فرم تبعی منحنی کوزنتس در بخشهای نامبرده مورد تأیید نیست. همچنین نتایج حاکی از عدم وجود رابطه همجمعی در بخش خدمات است. ضرایب تصحیح خطا در هر یک از بخشهای کشاورزی و صنعت بیان میکند، به ترتیب 6 و 1 درصد از خطای هر دوره در گرایش به تعادل بلندمدت تصحیح میگردد.بحث: با استناد بر یافتههای تحقیق و با تکیه بر استدلال منحنی کوزنتس مبنی بر همبستگی مثبت میان متغیرهای رشد اقتصادی (درآمد) و انتشار آلاینده (مصرف انرژی) در سطوح پایین درآمدی و تعدیل این همبستگی به سمت رابطهای منفی در سطوح بالای درآمدی، در هر یک از بخشهای مزبور افزایش توان تولید متجلی در رشد اقتصادی همراه با تولید آلایندههای بیشتر و تخریب بیشتر محیط زیست است و نیز با توجه به رقم کشش تخمین زده شده در خلال تحقیق حاضر این روند در بخش کشاورزی دارای شتاب بیشتری نیز هست. بنابراین تمرکز بر ابعاد حرکت در مسیر توسعه با التزام بر شاخصههای توسعه پایدار و سازگار با طبیعت، قطعا باید در برنامه دولتهای ایرانی گنجانده شود و از این حیث، حرکت به سمت استفاده و بهرهبرداری از فنآوریهای پاک و تکنولوژیهای نوین تولید نظیر بازیافت، مصرف انرژی های تجدید پذیر،حمل و نقل سبز، شیمی سبز، آب خاکستری سایر صورتبندیهای سازگار با محیطزیست کاملا توجیهپذیر است.
توسعه پایدار
محدثه مرادپور جغدری؛ فضل اله آقامحمدی باسمنج؛ سید فرزاد حسینی
چکیده
مقدمه: بنادر نقش مهم و راهبردی در رشد و توسعه یک کشور دارند؛ بنابراین توسعه بنادر محرک مهمی برای رشد اقتصادی، اجتماعی و منطقه ای کشورها است. یک مفهوم کلیدی و کاربردی برای دستیابی به توسعه بنادر، مفهوم توسعه پایدار است. بندر شهید رجایی ایران به علت موقعیت منحصربه فرد جغرافیایی، مهمترین دروازه واردات و صادرات کشور محسوب می شود. ...
بیشتر
مقدمه: بنادر نقش مهم و راهبردی در رشد و توسعه یک کشور دارند؛ بنابراین توسعه بنادر محرک مهمی برای رشد اقتصادی، اجتماعی و منطقه ای کشورها است. یک مفهوم کلیدی و کاربردی برای دستیابی به توسعه بنادر، مفهوم توسعه پایدار است. بندر شهید رجایی ایران به علت موقعیت منحصربه فرد جغرافیایی، مهمترین دروازه واردات و صادرات کشور محسوب می شود. بنابراین مهمترین اهداف این پژوهش شناسایی شاخص های مؤثر و کلیدی توسعه پایدار در بندر شهید رجایی ایران و اولویت بندی این شاخص ها است.
مواد و روش ها: به منظور شناسایی شاخص های مهم و کلیدی توسعه پایدار در بندر شهید رجایی و اولویتبندی این شاخص ها، ضمن بررسی و مرور ادبیات، شاخصهای پایداری از ادبیات تحقیق شناسایی و استخراج شد. در گام دوم جهت اولویتبندی شاخص ها، پرسشنامهای طراحی و در اختیار نمونهی جامعه آماری تحقیق شامل مدیران، مسؤولین و مقامات بخش های مختلف بندر و کارشناسان و متخصصین این حوزه قرار گرفت. روش نمونه گیری در این تحقیق، قضاوتی از نوع غیر احتمالی و غیر تصادفی است. در گام بعد از روش های تصمیمگیری چندمعیاره AHP و SWARA، جهت رتبه بندی شاخص ها استفاده شد. در ادامه از نرم افزارهای مرتبط این حوزه مانند Excel و Super Decisions بهره گرفته شد. در نهایت از روش های میانگین رتبه ها و کپ لند جهت ادغام نتایج برای دستیابی به یک اولویت بندی استفاده گردید.
نتایج: مطابق نتایج بدست آمده، بعد اقتصادی مهمترین بعد پایداری بوده؛ سپس به ترتیب بعد اجتماعی و محیط زیستی دارای اهمیت هستند. یافته ها نشان می دهد از جنبه میزان تحصیلات، اکثریت خبرگان پژوهش دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری هستند و از نظر علمی در سطح بالایی قرار دارند و با توجه به اینکه اکثر خبرگان بیش از 15 سال سابقه کار دارند، افرادی با تجربه و با سابقه کاری بالا هستند.
بحث: در بعد محیط زیستی شاخص های شناسایی انواع آلودگی های محیط زیست و مدیریت زباله در رتبه اول قرار گرفتند. در بعد اقتصادی شاخص میزان سرمایه گذاری و روند افزایشی سهم بازار در کنار شاخص دسترسی به خطوط حمل و نقل جادهای و ریلی و هوایی در دو روش حائز رتبه اول گردیدند و در بعد اجتماعی شاخص میزان اشتغال زایی و کیفیت بالای خدمات بندری در رتبه اول قرار گرفتند. نتایج این پژوهش می تواند مبنایی برای بهبود و رشد پایداری در بندر باشد و به مدیران و مقامات بندر جهت دهی و دید مناسبی در زمینه توسعه پایدار، برای اخذ تصمیمات و اقدامات مناسب آینده ارائه دهد.
اقتصاد محیط زیست
یونس نادمی؛ معصومه دالوندی
چکیده
مقدمه: طی سالهای اخیر مشکلات محیط زیستی مورد توجه بسیاری از سیاستگذاران قرار گرفته است. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه سرمایهگذاری مستقیم خارجی و ریسک محیط زیستی نقشی حیاتی برای رشد و توسعه اقتصادی ایفا میکنند. از این روی بررسی ارتباط سرمایهگذاری مستقیم خارجی و ریسک محیط زیستی ضروری است. در این راستا، مطالعه حاضر نقش توسعه ...
بیشتر
مقدمه: طی سالهای اخیر مشکلات محیط زیستی مورد توجه بسیاری از سیاستگذاران قرار گرفته است. در بسیاری از کشورهای در حال توسعه سرمایهگذاری مستقیم خارجی و ریسک محیط زیستی نقشی حیاتی برای رشد و توسعه اقتصادی ایفا میکنند. از این روی بررسی ارتباط سرمایهگذاری مستقیم خارجی و ریسک محیط زیستی ضروری است. در این راستا، مطالعه حاضر نقش توسعه مالی را در رابطه بین سرمایهگذاری مستقیم خارجی و ریسک محیط زیستی مورد بررسی قرار داده است.مواد و روشها: در مطالعه حاضر ابتدا با استفاده از آزمون دیکیفولر تعمیمیافته، مانایی متغیرها بررسی شده است و سپس با بکارگیری روش همانباشتگی کائو، رابطه بلندمدت بین متغیرهای مدل مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت اثر توسعه مالی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، تولید ناخالص داخلی سرانه و شهرنشینی بر ریسک محیط زیستی برای 35 کشور طی دوره 2021-1990 با بکارگیری گشتاورهای تعمیمیافته پانلی مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: با توجه به این که بنابر آزمون ریشه واحد دیکیفولر تعمیمیافته برخی متغیرها در سطح و برخی در تفاضل مرتبه اول مانا شدهاند، برای پرهیز از رگرسیون کاذب در تخمینها، همانباشتگی بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمون همانباشتگی کائو رابطه بلندمدت بین متغیرها را تأیید کرد. همچنین، نتایج مدلهای پژوهش نشان میدهد که سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر ریسک محیط زیستی اثری منفی و معنادار دارد. بیشتر سرمایهگذاری مستقیم خارجی از کشورهای توسعهیافته با مقررات محیط زیستی سختگیرانه میآید، از این رو، آنها میتوانند فناوریهای محیط زیستی برتر را به کشور میزبان منتقل کنند. در نهایت، سرمایهگذاری مستقیم خارجی راه را برای ارتقای پایداری محیط زیستی در کشور میزبان هموار میکند. همچنین نتایج نشان داده است که توسعه بخش مالی، ریسک محیط زیستی را در مدل (2) کاهش میدهد زیرا توسعه مالی بهدلیل تجهیز منابع مالی و امکان دسترسی به تکنولوژیهای کاراتر، به ارائه اطلاعات بیشتر در مورد اهمیت محیط زیست بهویژه در کشورهای در حال توسعه کمک میکند. در مدل اول نیز یک رابطه غیرخطی U شکل بین توسعه مالی و ریسک محیط زیستی وجود دارد. عبارت تعامل FD × FDI نیز اثر معناداری بر ریسک محیط زیستی ندارد. نتایج همچنین نشان میدهد که رشد اقتصادی و شهرنشینی، ریسک محیط زیستی را کاهش میدهند.بحث: این مطالعه بیان میکند که توسعه بخش مالی در کشورهای در حال توسعه میتواند افزایش کیفیت محیط زیست را به همراه داشته باشد. با این حال، نتایج ممکن است در یک بخش مالی توسعهیافته متفاوت باشد. بیشتر سرمایهگذاری مستقیم خارجی از کشورهای توسعهیافته با مقررات محیط زیستی سختگیرانه میآید، از این رو، آنها میتوانند فناوریهای محیط زیستی برتر را به کشور میزبان منتقل کنند. در نهایت، سرمایهگذاری مستقیم خارجی راه را برای ارتقای پایداری محیط زیستی در کشور میزبان هموار میکند. از طرفی با افزایش درآمد واقعی، افراد توانایی بیشتری برای اختصاص منابع برای حفاظت از محیط زیست و کاهش ریسک محیط زیستی دارند. همچنین، رشد اقتصادی ناشی از فناوری بهبود یافته میتواند بازدهی بالاتر با ریسک محیط زیستی کمتر را فراهم کند. شهرنشینی نیز بهدلیل استانداردهای بالاتر زندگی، افزایش سلامت عمومی، اثرات خارجی مثبت و صرفه به مقیاس، بهرهوری بالاتری را به همراه دارد از این روی برای محیط زیست مفید است.
مدیریت اکوسیستمها
پریماه صمدپور؛ شهرزاد فریادی؛ لعبت زبردست
چکیده
مقدمه: سرمایه طبیعی برای بقای انسان و تحقق اهداف توسعه پایدار ضروری است. بنابراین یک چارچوب علمی برای ارزیابی مصرف سرمایه طبیعی منطقهای و ظرفیت آن برای تضمین توسعه پایدار مورد نیاز میباشد. سرمایه طبیعی عامل محدود کننده و جایگزین ناپذیر در رفاه و پایداری انسان است. کاهش انباشت و استفاده از جریانهای سرمایه طبیعی موضوعات اصلی در ...
بیشتر
مقدمه: سرمایه طبیعی برای بقای انسان و تحقق اهداف توسعه پایدار ضروری است. بنابراین یک چارچوب علمی برای ارزیابی مصرف سرمایه طبیعی منطقهای و ظرفیت آن برای تضمین توسعه پایدار مورد نیاز میباشد. سرمایه طبیعی عامل محدود کننده و جایگزین ناپذیر در رفاه و پایداری انسان است. کاهش انباشت و استفاده از جریانهای سرمایه طبیعی موضوعات اصلی در بحث پایداری محیط زیست است. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت پایداری اکوسیستم با استفاده از دو رویکرد ردپای اکولوژیکی و خدمات اکوسیستمی و به عبارتی مقایسه میزان تقاضای منابع در برابر عرضه کالا و خدمات توسط اکوسیستمها انجام گرفته است. مواد و روشها: در این تحقیق، شهرستان نوشهر به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. برای بررسی پایداری اکوسیستم شهرستان نوشهر، نخست روند تغییرات کاربری زمین و پدیدههای مرتبط آن در منطقه با استفاده از تصاویر ماهوارهای و پردازش آنها در نرم افزار ENVI 5.6 مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور بررسی روند تغییرات محدوده مطالعاتی، از تصاویر زمین مرجع ماهواره Landsat، سنجندههای TM ، ETM+ و OLI طی سالهای 1381، 1392 و 1399 استفاده شده است. در ادامه ردپای اکولوژیکی کلاسیک منطقه برای شش نوع اراضی تولیدی شامل اراضی زراعی، مرتع، بسترهای صید، اراضی جنگلی، زمینهای انسان ساخت و تقاضای کربن محاسبه گردید. مناطق این شش نوع زمین با استفاده از فاکتورهای عملکرد و هم ارزی به هکتارهای جهانی تبدیل شدند. سپس حداکثر میزان جریان خدمات اکوسیستمی به واحد هکتار جهانی برآورد گردید. در ادامه میزان مصرف انباشت سرمایه طبیعی و اشغال جریان سرمایه در منطقه مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت آنکه پایداری اکوسیستمی محدوده مطالعاتی به کمک شاخصهایی نظیر شاخص فشار اکولوژیکی(EPI)، شاخص پایداری اکولوژیکی(ESI)، شاخص نسبت انباشت سرمایه به جریان، شاخص نسبت اشغال جریان و شاخص میزان مازاد جریان سرمایه طبیعی مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: طبق نتایج تحقیق در شهرستان نوشهر، طی بازه زمانی 99-1381 میزان ردپای اکولوژیکی، کسری اکولوژیکی و فشار اکولوژیکی به تدریج افزایش یافته که ماحصل آن کاهش تعادل و پایداری اکولوژیکی میباشد. تنها کاربریهای مرتع، جنگل و بسترهای صید در حالت پایدار قرار داشته و عرضه منابع اکولوژیکی از تقاضا، بیشتر بوده و فشار وارد شده هنوز در حد ظرفیت تحمل اکوسیستم میباشد. در این دوره زمانی میزان استفاده انباشت به جریان سرمایه طبیعی افزایش یافته و تقریبا به چهار برابر جریان سرمایه طبیعی رسیده است. بحث: اندازه گیری تقاضای انسان از سرمایه طبیعی و عرضه طبیعت برای ردیابی پیشرفت، تعیین اهداف و هدایت سیاستهای پایداری ضروری است. با تلفیق دو رویکرد ارزیابی خدمات اکوسیستم و ردپای اکولوژیکی، امکان پیگیری تقاضای انسان و عرضه طبیعت از زیرمجموعه دقیقی از خدمات اکوسیستمی فراهم شده و بنابراین میتوان تعادل و پایداری اکولوژیکی را در سطح محلی بررسی نمود. بر اساس نتایج بدست آمده تحقیق، در بازه زمانی مورد مطالعه پایداری شهرستان نوشهر کاهش یافته و وضعیت خدمات اکوسیستمی آن، توسط جریان زمینهای زراعی، انسان ساخت و به طور عمده مصرف انرژی فسیلی تهدید میشود. طی این دوره و با درنظر گرفتن عواملی چون سطح کاربری، کسری اکولوژیکی، عمق ردپا، جریان خدمات اکویسیستمی، شاخص فشار اکولوژیکی و همچنین شاخص پایداری اکولوژیکی کاربری زراعی ناپایدارترین و کاربری بسترهای صید پایدارترین کاربری در شهرستان نوشهر بوده است. کلمات کلیدی: سرمایه طبیعی، ردپای اکولوژیکی، ظرفیت زیستی، خدمات اکوسیستمی، پایداری.
تنوع زیستی و ایمنی زیستی
مریم مروتی؛ ناصر کمالیان؛ سعید محمدی
چکیده
مقدمه: نابودی زیستگاه یکی از اصلی ترین عوامل تهدیدکننده تنوعزیستی و گونه ها محسوب می شود. تجزیه زیستگاه و محدود شدن جمعیت های محلی به زیستگاه های کوچک موجب افزایش درون آمیزی، کاهش تنوع ژنتیکی، افزایش حوادث دموگرافیک و در نتیجه افزایش ریسک انقراض است. آهوی ایرانی (Gazella subgutturosa) با وضعیت حفاظتی آسیب پذیر (Vu) در فهرست ...
بیشتر
مقدمه: نابودی زیستگاه یکی از اصلی ترین عوامل تهدیدکننده تنوعزیستی و گونه ها محسوب می شود. تجزیه زیستگاه و محدود شدن جمعیت های محلی به زیستگاه های کوچک موجب افزایش درون آمیزی، کاهش تنوع ژنتیکی، افزایش حوادث دموگرافیک و در نتیجه افزایش ریسک انقراض است. آهوی ایرانی (Gazella subgutturosa) با وضعیت حفاظتی آسیب پذیر (Vu) در فهرست سرخ IUCN از گونه های شاخص زیستگاه های دشتی ایران است که در بیشتر مناطق کشور پراکنش دارد. اما بنا بر عللی مانند شکار بیرویه و تغییر کاربری زیستگاه ها جمعیت آن کاهش شدیدی یافته و نیازمند حفاظت قویتری در شبکه مناطق حفاظت شده ایران می باشد در این پژوهش با استفاده از مدل بیشینه بینظمی توزیع گونهای آهوی ایرانی در منطقه حفاظت شده کالمند- بهادران یزد مورد بررسی قرار گرفته است.مواد و روش ها: اطلاعات حضور آهو در منطقه از طریق پایش میدانی و مشاهدات مستقیم، آثار و نمایه های به جا مانده نظیر سرگین، ردپا و محل استراحت در خصوص گونه در منطقه حفاظت شده کالمند بهادران طی چهار فصل در سال 1401 تعیین و با دستگاه موقعیتیاب جهانی ثبت شد. در این مطالعه از متغیرهای شیب، جهت، ارتفاع، فاصله از منابع آب، فاصله از جاده، فاصله از روستا، فاصله از آبشخور و پوشش گیاهی جهت مدلسازی مطلوبیت زیستگاه استفاده شد. مدلسازی با استفاده از مدل مدل بیشینه بینظمی در نرم افزار مکسنت (MaxEnt) انجام شد و در نهایت، نقشه توزیع گونه بدست آمد. برای بررسی پراکنش آهو در منطقه در مجموع از 41 نقطه حضور گونه استفاده شد.نتایج: نتایج حاصل از مدل بیشینه آنتروپی برای تعیین پتانسیل های زیستگاهی آهو در منطقه حفاظت شده کالمند بهادران حاکی از بیشترین پتانسیل توزیع در مناطق مرکزی و شمال غربی منطقه است. همچنین نتایج نشان داد که مدل توانایی بالایی در پیشبینی حضور آهو در منطقه مورد مطالعه داشته و در تمام حد آستانه ها دارای اختلاف معنیداری با مدل تصادفی است (AUC=0.812; P<0.0001). نتایج حاصل از حساسیت سنجی با استفاده از روش جک نایف، نشان داد متغیرهای ارتفاع، فاصله از منابع آبی و جهت جغرافیایی برای آهو در منطقه از اولویت بالاتری برخوردار هستند.بحث: با توجه به خشکسالی های متوالی، تعداد زاد و ولد گونه آهو در منطقه حفاظت شده کالمند بهادران کاهش پیدا کرده است. یکی دیگر از عوامل کاهش جمعیت آهو در منطقه، تصادفات جادهای است که دلیل آن عبور جاده ترانزیت و جاده های روستایی در منطقه می باشد. وجود سگ های ولگرد در حاشیه روستاها، شکارچیان متخلف، طعمه شدن توسط جانوران گوشتخوار از جمله سگسانان و گربه سانان و پرندگان شکاری مانند گرگ، کاراکال و عقاب از دیگر عوامل کاهش جمعیت آهو در منطقه مورد مطالعه می باشد، ولی از آنجایی که منطقه کالمند بهادران یک زیستگاه مناسب برای این گونه بوده و جمعیت نسبتاً بالایی از آهوی ایرانی را دارا می باشد. در مجموع می توان با در نظر گرفتن نواحی مورد استفاده توسط آهوها و نواحی که در مدل مناسب تشخیص داده شده اند، به این نتیجه رسید که وسعت بالفعل زیستگاه مطلوب برای گونه در منطقه حفاظت شده کالمند- بهادران بیش از آن مقداری است که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد. مدیریت و برنامهریزی مطلوب این نواحی، میتواند جمعیت بیشتری از تعداد آهو را که تا امروز در این منطقه وجود داشته است را حفاظت نماید و سطح زیستگاه مطلوب را در منطقه بهبود بخشید. از نتایج این مطالعه میتوان در اجرای اقدامات حفاظتی و مدیریتی جهت افزایش زیستگاه های مطلوب در سطح استان یزد نیز استفاده نمود.
توسعه پایدار
محمدحسن ملکی؛ منیژه رامشه؛ سمانه اقدمی؛ ابراهیم جواهری زاده
چکیده
مقدمه: فجایع محیطزیستی، فشار ذینفعان و روندهای جهانی باعث شده تا بحث انرژیهای نو و کسبوکارهای این حوزه مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد. در ایران مسأله تحریمها، وابستگی صنایع به سوختهای فسیلی و ذهنیت سنتی مدیران اجازه رشد و توسعه قابل توجه به انرژیهای پاک را نداده است. بدون شک توسعه در این حوزه نیازمند شناخت درست آینده و ...
بیشتر
مقدمه: فجایع محیطزیستی، فشار ذینفعان و روندهای جهانی باعث شده تا بحث انرژیهای نو و کسبوکارهای این حوزه مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد. در ایران مسأله تحریمها، وابستگی صنایع به سوختهای فسیلی و ذهنیت سنتی مدیران اجازه رشد و توسعه قابل توجه به انرژیهای پاک را نداده است. بدون شک توسعه در این حوزه نیازمند شناخت درست آینده و برنامهریزی اصولی است. بدون توجه به تأمین مالی که یکی از مهمترین چالشهای توسعه هر کسبوکاری است، امکان ادامه فعالیت وجود نخواهد داشت. به همین خاطر پژوهش حاضر پیشرانها و سناریوهای سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای پاک را شناسایی و گزارش کرده است.مواد و روشها: پژوهش حاضر از نظر فلسفه، پراگماتیسم؛ از منظر جهتگیری، کاربردی؛ از بعد هدف، اکتشافی و از جهت روششناسی، آمیخته است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان حوزه انرژی پاک و تأمین مالی هستند. با استفاده از نمونهگیری قضاوتی از 15 نفر از مدیران شاغل در انجمن انرژیهای تجدیدپذیر ایران، انجمن انرژی ایران، سازمان حفاظت از محیط زیست و اساتید دانشگاه در حوزههای مربوط استفاده شده است. پژوهش در پنج گام انجام شده است. در گام اول، پیشرانهای کلیدی از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان شناسایی شدند. در گام دوم، پیشرانها از طریق پرسشنامه خبرهسنجی و به کارگیری روش دلفی فازی غربال شدند. در گام سوم، پیشرانهای غربال شده از طریق پرسشنامه اثرسنجی و به کارگیری روش دیمتل فازی تحلیل شده و پیشرانهای نهایی بر مبنای درجه اثرگذاری شناسایی شدند. در گام چهارم سناریوهای باورپذیر با استفاده از ابزار تعاریف ریشهای، تدوین شدند. در پایان سناریوی محتمل با تکنیک کداس شناسایی و نتایج پژوهش تدوین شد.نتایج: با مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان، 24 پیشران استخراج شد. با استفاده از روش دلفی فازی، 12 پیشران حذف و 12 پیشران که دارای عدد دیفازی بالاتر از حد آستانه (7/0) بودند، برای ادامه تحلیل گزینش شدند. سپس با تکنیک دیمتل فازی دو پیشران قوانین مربوط به حوزه انرژی و نگاه دولتمردان به ضرورت ورود به حوزه انرژیهای پاک واجد بیشترین اثرگذاری شناسایی شده و برای پرورش سناریوها مناسب ارزیابی شدند. در گام بعد بر مبنای این دو پیشران، چهار سناریوی زندان روح، کامیار، فرهنگ ایدهکش و ساختار زهراگین پرورش یافتند. سناریوی زندان روح آینده بدبینانه و سناریو کامیار بهترین آینده در حوزه سرمایهگذاری در انرژیهای پاک را ترسیم میکند. سپس با استفاده از تکنیک کداس، سناریوی زندان روح به عنوان محتملترین سناریو انتخاب شد.بحث: سیاستگذاران باید تلاش کنند تا به جای تحقق سناریوی زندان روح که اتفاقاً بدترین سناریو هم هست، سناریو ایدئال کامیار رخ دهد. برای این منظور قوانین و سیاستهایی باید وضع شود که فضای کسبوکار در حوزه انرژی پاک را بهبود دهد. چنین قوانینی باید ضمن افزایش سرمایه داخلی، موانع جذب سرمایه خارجی را رفع نماید. این قوانین باید انتقال فناوریهای پیشرفته را از طریق حمایتهای مالی و مالیاتی ممکن سازد. نگاه دولتمردان به ضرورت ورود به انرژی پاک به عنوان دومین پیشران بااهمیت، ریشه فرهنگی دارد و از ناآگاهی مدیران نسبت به انرژیهای پاک و مزیتهای آن در فضای کسبوکار نشات میگیرد. به همین خاطر دانشگاهها، مراکز پژوهشی، رسانههای اجتماعی، نهادهای غیردولتی حامی محیط زیست، تحولات جهانی و منطقهای و فاجعههای محیط زیستی نقشی مهم در تغییر این نگرش دارند. در ایران به دلیل اینکه مدیران در لحظات پایانی و به اجبار به استقبال تغییر میروند، تغییر ناگهانی بوده و هزینههای فزایندهای دارد. در این زمینه بدون انجام کار فرهنگی فراگیر و خودجوش انتظار تغییر سخت است. فرهنگسازی نقشی مهم در اقبال مردم به محصولات سبز دارند. بعلاوه تغییر نگرش مدیران میتواند منجر به تسهیل تأمین مالی به عنوان یک چالش کلیدی در حوزه انرژیهای پاک باشد.