کتایون حجتی؛ زهرا عابدی؛ بهزاد رایگانی؛ مصطفی پناهی
چکیده
مقدمه: در سال های اخیر، پدیده گرد و غبار به یکی از مهم ترین چالش های محیط زیستی در سراسر جهان تبدیل شده است که یکی از آثار منفی آن بر بخش کشاورزی است. گرد و غبار بر کشاورزی از طریق تأثیر بر فرآیند فتوسنتز و همچنین افزایش دمای برگ میتواند رشد و عملکرد گیاهان را تحت تأثیر قرار دهد و با فراهم کردن شرایط مساعد برای بروز بیماری ...
بیشتر
مقدمه: در سال های اخیر، پدیده گرد و غبار به یکی از مهم ترین چالش های محیط زیستی در سراسر جهان تبدیل شده است که یکی از آثار منفی آن بر بخش کشاورزی است. گرد و غبار بر کشاورزی از طریق تأثیر بر فرآیند فتوسنتز و همچنین افزایش دمای برگ میتواند رشد و عملکرد گیاهان را تحت تأثیر قرار دهد و با فراهم کردن شرایط مساعد برای بروز بیماری ها و بر هم زدن توازن جمعیتی آفات در برابر حشرات سودمند و شکارچی و همچنین تأثیر بر کاهش راندمان سمپاشی در گیاهان بر علیه آفات و بیماری ها، زمینه ایجاد خسارت و کاهش تولید در محصولات مختلف زراعی و باغی را به وجود می آورد. هدف از این پژوهش برآورد تمایل به پرداخت جهت کاهش اثرات گرد و غبار بر بخش کشاورزی کانون های تولید گرد و غبار و نواحی اطراف آن در استان البرز می باشد.مواد و روش ها: برای رسیدن به هدف این پژوهش، ابتدا با توجه به نقشه کانون های گرد و غبار تهیه شده استان البرز، دهستان های تحت تأثیر تعیین شد. در این استان دهستان های نجمآباد، رامجین، چهاردانگه، پلنگ آباد، محمدآباد، تنکمان جنوبی و احمدآباد نواحی در گیر با گرد و غبار هستند. سپس با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط (CVM) تمایل به پرداخت افراد برای پیشگیری و کاهش آثار منفی پدیدهی گرد و غبار بر بخش کشاورزی با استفاده از 400 پرسشنامه محاسبه شد. لازم به ذکر است که تعداد پرشنامه ها از طریق با استفاده از رابطه Cochrane و جمعیت دهستان های درگیر گرد و غبار تعیین گردید.نتایج: با توجه به نتایج این پژوهش، درصد درستی برآورد تمایل به پرداخت کشاورزان به منظور کاهش خسارات گرد و غبار، در مدل بر آوردی 73 درصد است. همچنین میزان ارزش مورد انتظار (WTP) برابر 165423 ریال (تقریباً برابر 5/5 دلار) محاسبه شد. با توجه به جمعیت منطقه تحت تأثیر، ارزش کل حفظ محصولات کشاورزی در مقابل پدیدهی گرد و غبار برابر با 2743375032 ریال (9144.58 دلار) در سال است. نتایج نشان داد که متغیرهای سن، تعداد افراد شاغل، تحصیلات، درآمد و شاخص آگاهی محیط زیستی اثر مثبت و معنیداری بر تمایل به پرداخت کشاورزان برای حفظ محصولات کشاورزی در مقابل گرد و غبار دارند. به عبارت دیگر افزایش سن، تعداد افراد شاغل در خانواده، افزایش سطح تحصیلات، افزایش درآمد و افزایش آگاهی کشاورزان باعث افزایش تمایل به پرداخت آن ها میشود.بحث: ارزیابی تمایل به پرداخت کشاورزان استان البرز به منظور کاهش خسارت گرد و غبار بر بخش کشاورزی نشان داد که افزایش آگاهی، تحصیلات و تجربه (سن) باعث افزایش تمایل کشاورزان به پرداخت هزینه های کنترل گرد و غبار می شود. بنابراین می توان گفت که به منظور کنترل و تثبیت منابع تولید گرد و غبار در استان البرز، باید ابتدا شناخت و آگاهی کشاورزان نسبت به اثرات منفی گرد و غبار بر بخش کشاورزی را با استفاده از کلاس های آموزشی تبلیغات و غیره افزایش داده شود. در نتیجه این کار تمایل به پرداخت کشاورزان افزایش پیدا خواهد کرد. سپس در قالب سازمان های مردم نهاد و یا طرح های مشارکتی با دولت اقدام به طراحی و اجرای برنامه های کنترل و تثبیت منابع تولید گرد و غبار با مشارکت خود کشاورزان کرد.
سمانه باقری
چکیده
مقدمه: انقلاب صنعتی نه تنها عصر جدیدی از رشد سریع اقتصادی را در کشورها آغاز کرد، بلکه پدیده های امروزی، مانند گرمایش جهانی و تغییرات آب و هوایی را نیز به همراه داشت. از جنبه های اصلی انقلاب صنعتی، تبدیل اقتصاد جهانی به اقتصادهای مبتنی بر سوخت های فسیلی است. استفاده از سوختهای فسیلی بهطور مستمر سطح کربن موجود در جو را مختل ...
بیشتر
مقدمه: انقلاب صنعتی نه تنها عصر جدیدی از رشد سریع اقتصادی را در کشورها آغاز کرد، بلکه پدیده های امروزی، مانند گرمایش جهانی و تغییرات آب و هوایی را نیز به همراه داشت. از جنبه های اصلی انقلاب صنعتی، تبدیل اقتصاد جهانی به اقتصادهای مبتنی بر سوخت های فسیلی است. استفاده از سوختهای فسیلی بهطور مستمر سطح کربن موجود در جو را مختل میکند و در نتیجه باعث حفظ گرما در جو می شود. با توجه به این که کشورهای عضو اوپک، فروشنده نفت هستند و در مصرف انرژی های فسیلی، مزیت نسبی دارند و مصرف انرژی به انتشار گاز کربنیک منجر می شود، پس پژوهش در زمینه انتشار گاز کربنیک ضرورت می یابد.مواد و روش ها: در این پژوهش، ابتدا با استفاده از شاخص سرریز دیبلد-ییلماز، سرریز انتشار گاز کربنیک در کشورهای عضو اوپک بررسی شد و سپس با استفاده از تئوری شبکه پیچیده، شبکه سرریز در کشورهای عضو اوپک بررسی شد.نتایج: مطابق نتایج این پژوهش، سرریز انتشار گاز کربنیک از کشور آنگولا به ایران 1/6 درصد، امارات متحده عربی 6 درصد، الجزایر 8/0 درصد، اکوادور 9/1 درصد، عراق 1 درصد، کویت 12 درصد، لیبی 5 درصد، نیجریه 4/1 درصد، قطر 1 درصد، عربستان سعودی 3/3 درصد و ونزوئلا 8/8 درصد است. کویت بیشترین سرریز انتشار گاز کربنیک به ایران را دارد. بیشترین سرریز انتشار گاز کربنیک از ایران به کشور عراق و آنگولا است. در این پژوهش، گره ها، کشورهای عضو اوپک هستند و ضخامت یال های بین گره ها، مقدار سرریز انتشار گاز کربنیک در بین کشورهای عضو اوپک میباشد. مقدار Contribution to others که به معنی سرریز انتشار گاز کربنیک انتقالی است برای کشور امارات متحده عربی بیشترین مقدار است و به این معنی است که این کشور در بین کشورهای عضو اوپک بیشترین مقدار سرریز انتشار گاز کربنیک را دارد. مقدارNET منفی نشان می دهد سرریز خالص دریافتی بالاتر از سرریز منتقل شده است. مقدار NET مثبت نشان می دهد که سرریز انتقالی بالاتر، از اثر سرریز دریافتی است. مقدار TCI (Total Connectedness Index) در این پژوهش 76/61 درصد است که عدد بزرگی است و نشان می دهد اثر سرریز در کشورهای عضو اوپک، قوی است. در نهایت با استفاده از تئوری شبکه پیچیده به بررسی این سرریز پرداخته شد.بحث: مطابق نتایج این پزوهش کشورهای آنگولا، اکوادور، ایران، عراق، لیبی و ونزوئلا، فرستنده سرریز انتشار گاز کربنیک و کشورهای کویت، نیجریه، قطر، عربستان و الجزایر، گیرنده سرریز انتشار گاز کربنیک هستند. کشور کویت، بیشترین سرریز انتشار گاز کربنیک به ایران را دارد. بیشترین سرریز انتشار گاز کربنیک از ایران به کشور عراق و آنگولا است. شاخص TCI 76/61 درصد است که نشان می دهد اثر سرریز در این کشورها قوی است. قطر بزرگترین فرستنده اثر انتشار گاز کربنیک در شبکه اثر سرریز انتشار گاز کربنیک در کشورهای عضو اوپک می باشد. کشور لیبی دارای بیشترین مقدار Weighted Indegree است و فرستنده اثر سرریز انتشار گاز کربنیک، کشور قطر دارای بیشترین مقدار Weighted Degree است. کشورهای قطر، نیجریه و آنگولا در یک خوشه و کشورهای اکوادور و ونزوئلا در یک خوشه و کشورهای ایران، عراق، کویت، لیبی، عربستان سعودی و امارات متحده عربی در یک خوشه از اثر سرریز انتشار گاز کربنیک قرار می گیرند. مقدار Degree، Outdegree و Indegree در تئوری شبکه پیچیده برای همه کشورها یکسان به دست آمده است.
فرهاد حسینی طائفه؛ منا ایزدیان
چکیده
مقدمه: گور ایرانی Equus hemionus onager تنها فردسم و بزرگترین علفخوار وحشی ایران است که با جمعیتی در حدود 1300 فرد در مجموعه حفاظتی بهرام گور و پارک ملی توران پراکندگی دارد. در مناطقی که برای تکثیر و معرفی مجدد معرفی شدهاند، افزایش جمعیت و معرفی مجدد در مراکز تکثیر و معرفی مجدد استان یزد و پارک ملی کویر با موفقیت همراه بود و سایر مناطق بهواسطه ...
بیشتر
مقدمه: گور ایرانی Equus hemionus onager تنها فردسم و بزرگترین علفخوار وحشی ایران است که با جمعیتی در حدود 1300 فرد در مجموعه حفاظتی بهرام گور و پارک ملی توران پراکندگی دارد. در مناطقی که برای تکثیر و معرفی مجدد معرفی شدهاند، افزایش جمعیت و معرفی مجدد در مراکز تکثیر و معرفی مجدد استان یزد و پارک ملی کویر با موفقیت همراه بود و سایر مناطق بهواسطه در نظر نگرفتن عوامل جمعیتشناختی مانند ترکیب سنی و جنسی جمعیت بنیانگذار، رقابتهای درون و بین گونهای، کمبود اطلاعات از وضعیت ژنتیکی و درونآمیزی و عوامل مدیریتی مانند رهاسازی سخت، موفقیتی نداشتند. در این مطالعه به بررسی تهدیدات گور ایرانی در زیستگاههای طبیعی، وضعیت مراکز تکثیر و معرفی مجدد و ارائه راهکارهای مدیریتی و حفاظتی آن پرداخته شده است.مواد و روش ها: منابع علمی، گزارش ها و مستندات موجود در ادارات کل سمنان، یزد، فارس، کرمان و دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیطزیست در خصوص تهدیدات، جمعیت گذشته و حال و تلفات گور ایرانی مورد مطالعه قرار گرفت. جمع آوری داده ها به وسیله مصاحبه با محیط بانان، کارشناسان و تکمیل فرم های اطلاعات گونه شامل جمعیت، تهدیدات و پیشنهادهای کارشناسی استان های مربوطه جمعآوری شد. بر اساس بازدیدهای میدانی و بررسی زیستگاه های طبیعی و مراکز تکثیر و معرفی مجدد گونه در استان های فارس و سمنان نسبت به صحت سنجی اطلاعات اقدام گردید.نتایج: طی حدود دو دهه گذشته بهواسطه مدیریت زیستگاه و کاهش تهدیدات گونه در مجموعه حفاظتی بهرام گور، جمعیت گونه روند رو به رشدی داشته است. این در حالی است که وضعیت جمعیت آن در مجموعه حفاظتی توران که از دهه 1350 و 1360 شمسی روند کاهشی شدیدی را تجربه کرده، از حدود 20 سال گذشته تقریباً ثابت بوده است. مهمترین تهدیدات گونه عبارتند از تخریب و از بین رفتن یکپارچگی زیستگاه، عدم وجود امنیت، شکار غیرمجاز، درونآمیزی، برونآمیزی، بروز بیماریها در جمعیت های طبیعی، مرگ و میر جاده ای، توسعه معادن، خشکسالی و تغییر اقلیم و بهره برداری فصلی از پوشش گیاهی که ناشی از فعالیتهای انسانی هستند. چرای بی رویه توسط دام اهلی موجب رقابت غذایی و کاهش آب در دسترس در چشمهها برای گونه میشود. در مراکز تکثیر و معرفی مجدد نیز عدم شناخت وضعیت ژنتیکی جمعیتها، نرخ رشد بسیار پائین گونه و کرهکشی از جمله تهدیدات هستند. مشکلات مدیریتی از جمله عدم تداوم تأمین منابع مالی و تجهیزات، عدم مدیریت پایدار با گذر زمان، رهاسازی سخت به واسطه کمبود بودجه، تجهیزات و همچنین عدم رعایت نسبت جنسی جمعیت بنیانگذار می تواند در عدم موفقیت این مراکز موثر باشد.بحث: شناسایی تهدیدات گونه و معرفی روش های کاهش اثر تهدید، تدوین برنامه جامع تکثیر و معرفی مجدد گونه و اجرای برنامه اقدام حفاظت از جمعیت و زیستگاه های طبیعی آن در کوتاه و بلند مدت در زیستگاهها از راهبردهای مهم حفاظت از گور ایرانی می باشد. اجرای برنامه های حفاظت مشارکتی با حضور ذینفعان کلیدی دولتی و مردمی میتواند در اثربخشی برنامه های حفاظتی مؤثر باشد.
اقتصاد محیط زیست
مهدی فتح آبادی
چکیده
مقدمه: همگام با توسعه صنعت کارخانهای، توسعه پایدار این بخش بایستی بر رشد بهرهوری مستمر بنگاهها از نقطهنظر پیشرفت تکنولوژیک و بهبود کارایی استوار باشد. در بخش کارخانهای، تولید محصول میتواند همراه با محصولات نامطلوب یا بد، مانند گازهای آلاینده، فاضلاب، پسماندهای جامد و مایع باشد و نادیده گرفتن آن ها ممکن است به بهرهوری ...
بیشتر
مقدمه: همگام با توسعه صنعت کارخانهای، توسعه پایدار این بخش بایستی بر رشد بهرهوری مستمر بنگاهها از نقطهنظر پیشرفت تکنولوژیک و بهبود کارایی استوار باشد. در بخش کارخانهای، تولید محصول میتواند همراه با محصولات نامطلوب یا بد، مانند گازهای آلاینده، فاضلاب، پسماندهای جامد و مایع باشد و نادیده گرفتن آن ها ممکن است به بهرهوری و تغییرات فنی تورشدار منجر شود. هدف این مقاله ارزیابی تغییر بهرهوری و کارایی محیطزیستی صنایع کارخانهای استانهای ایران میباشد.مواد و روشها: برای دستیابی به هدف مقاله از یک رویکرد دو مرحلهای بهره گرفته میشود. در مرحله نخست، شاخص بهرهوری جهانی مالمکوئیست- لیونبرگر با لحاظ محصولات نامطلوب فاضلاب و پسماند صنعتی، اندازهگیری و سپس به دو جزء تغییر کارایی فنی و پیشرفت تکنولوژیک تجزیه میشود. در بخش دوم اثر پیشرانهای رشد بهرهوری محیطزیستی با بهرهگیری از مدلهای Tobit، Logit و Probit برآورد میگردد. دادههای این مقاله از گزارشات طرح آمارگیری از کارگاههای صنعتی 10 نفر کارکن و بیشتر در دوره 1394 تا 1398 استخراج شده است.نتایج: یافتههای بخش نخست بیان میدارد پیشرفت تکنولوژیک عامل اصلی تغییرات بهرهوری محیطزیستی صنایع کارخانهای استانهای ایران است. همچنین متوسط تغییر بهرهوری محیطزیستی با کاهش همراه بوده که نشان میدهد بنگاههای کارخانهای استانهای ایران در دوره مورد مطالعه از مرز فناوری موجود جهانی عقبتر هستند. معیار سازگاری با محیطزیست نشان داد در دوره مورد بررسی، ده استان سبز (افزایش تولیدات مطلوب در کنار کاهش تولیدات نامطلوب) و 16 استان زرد (افزایش همزمان تولیدات مطلوب و نامطلوب) بودهاند که استانهای بزرگ هم در زمره استانهای زرد هستند. نتایج بخش دوم حاکی از آن است رابطه بین درآمد سرانه و رشد بهرهوری محیطزیستی بهشکل U معکوس میباشد. همچنین افزایش نسبت سرمایه به اشتغال منجر به افزایش رشد بهرهوری محیطزیستی شده، اما رشد شدت انرژیبری صنایع کارخانهای سبب کاهش بهرهوری محیطزیستی خواهد شد.بحث: در راستای بهبود بهرهوری محیطزیستی، صنایع کارخانهای میتوانند از طریق ارزیابی عملکرد بنگاههای اقتصادی، فرآیندهای قیمتگذاری پسماندها و ضایعات منابع اقتصادی در فرآیند تولید و همچنین تلاش برای کاهش آلودگی و اثرات مخرب محیطزیستی، به ارتقای بهرهوری، سود، رقابتپذیری و بهبود کیفیت زندگی بشر کمک نمایند. لذا با کاهش مصرف نهادههای تولید بهازای سطح مشخصی از تولید و یا ارائه خدمات، کاهش هزینههای تولید، کیفیت و رقابتپذیری محصولات در سطح ملی و جهانی ارتقا مییابد که نتیجه آن بهبود رشد اقتصادی سبز خواهد بود. نظر به نتایج مقاله، میتوان برخی از توصیههای سیاستی را پیشنهاد کرد. نخست، بهکارگیری و توسعه فناوریهای پاکتر و فناوریهایی که در مصرف انرژی صرفهجویی میکنند، عوامل اصلی رشد بهرهوری محیطزیستی و توسعه پایدار استانهای ایران در آینده هستند. دوم، با توجه به رابطه درآمد سرانه و رشد بهرهوری محیطزیستی و از آنجا که تقریباً تمامی استانهای بزرگ مانند تهران و اصفهان با مشکلات محیطزیستی دست و پنجه نرم میکنند، لذا توسعه سیاستهایی برای افزایش تمرکز صنعتی در سایر استانها ضروری است. در استانهای با فعالیتهای اقتصادی بیش از حد مانند تهران، اصفهان و خوزستان، لازم است کنترل مناسبی بر تراکم صنایع و جمعیت در این استانها انجام شود تا از انتشار آلودگی و سایر بیماریهای شهرهای بزرگ که توسعه پایدار را تهدید میکنند، جلوگیری شود.
آلودگی آب
مائده پریچهره؛ فردین صادق زاده؛ بهی جلیلی؛ محمدعلی بهمنیار؛ عبدالوحید سامسوری
چکیده
مقدمه: افزایش صنایع مختلف و رشد روزافزون جمعیت کره زمین سبب ایجاد انواع آلودگی در محیط زیست شده است. یکی از مهمترین آلاینده های موجود در آب که دارای خطرات متعددی بر سلامت انسان و موجودات زنده و خطرات مهم محیط زیستی است، ترکیبات آنیونی در غلظت بالا می باشد. فلزسنگین کروم یکی از این آلاینده هاست که موجب ایجاد آلودگی در محیط ...
بیشتر
مقدمه: افزایش صنایع مختلف و رشد روزافزون جمعیت کره زمین سبب ایجاد انواع آلودگی در محیط زیست شده است. یکی از مهمترین آلاینده های موجود در آب که دارای خطرات متعددی بر سلامت انسان و موجودات زنده و خطرات مهم محیط زیستی است، ترکیبات آنیونی در غلظت بالا می باشد. فلزسنگین کروم یکی از این آلاینده هاست که موجب ایجاد آلودگی در محیط زیست شده و خطرات متعددی برای سلامت انسان و سایر موجودات زنده به همراه دارد. روش های مختلفی برای حذف فلزات سنگین از آب مورد ارزیابی قرار گرفتهاند که اغلب شامل فرآیندهای شیمیایی یا انرژیبر است. لذا اصلاح این منابع با کمک جاذب های مقرون به صرفه و با صرف انرژی کم حائز اهمیت است. مطالعات گذشته نشان می دهند که بایوچار، بایوچارهای دارای پوشش فلز و کامپوزیت های کربن- فلز کارایی بالایی در حذف آلاینده کروم با غلظت 20 میلیگرم در لیتر از آب دارند ولی تاکنون تأثیر این جاذب ها بر حذف این آلایندهی آنیونی در غلظت های بالا مورد بررسی قرار نگرفته است.مواد و روش ها: در این پژوهش کارایی جاذبهای مختلف (بایوچار، بایوچار دارای پوشش مس، بایوچار دارای پوشش آلومینیوم، بایوچار دارای پوشش آهن، کامپوزیت بایوچار- مس، کامپوزیت بایوچار- آلومینیوم و کامپوزیت بایوچار- آهن) بر حذف کروم با غلظت 300 میلی گرم در لیتر از آب مورد بررسی قرار گرفت. بایوچارهای دارای پوشش فلز از ترکیب فلزات (مس، آهن و آلومینیوم) با غلظت 10000 میلی گرم بر کیلوگرم با بایوچار تولید شده در دمای 600 درجهی سانتیگراد و کامپوزیت های بایوچار- فلز مختلف از ترکیب این فلزات با کاه برنج و سپس حرارتدهی نمونه ها در دمای 600 درجهی سانتیگراد تهیه شدند. به منظور تعیین کارایی جاذب ها، 5/0 گرم از هر جاذب با 40 میلی لیتر محلول کروم با غلظت 300 میلیگرم بر لیتر و 6= pH ترکیب شده و به مدت سه ساعت تکان داده شدند تا به تعادل رسیدند. سپس نمونه ها برای مدت 5 دقیقه با دور rpm 6000 سانتریفیوژ شده و فیلتراسیون، غلظت نهایی آلاینده قرائت شد و درصد حذف کروم محاسبه گردید.نتایج: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تمامی جاذبهای مورد استفاده، در حذف غلظت بالای کروم از آب مؤثر بودند. کمترین میزان حذف این آلاینده مربوط به نمونه بایوچار بود که تنها توانست 28/15 درصد از این آلاینده را از آب حذف نماید و بیشترین میزان حذف با استفاده از کامپوزیت بایوچار- آهن حاصل شد، که این جاذب 45/44 درصد از آلاینده را از محلول آبی حذف کرد. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش مشاهده می شود که بایوچارهای دارای پوشش فلز و کامپوزیتهای بایوچار- فلز نسبت به جاذب بایوچار دارای کارایی بهتری در حذف کروم از آب میباشند. بهطور مثال، کامپوزیت بایوچار- آهن و بایوچار دارای پوشش آهن توانستند بهترتیب 45/44 و 867/30 درصد از آلایندهی کروم را از محلول آبی حذف کنند در حالی که بایوچار کاه برنج تنها قادر به حذف 28/15 درصد از این آلاینده از آب بود.بحث: نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که بایوچار پوششدار شده با آهن و کامپوزیت بایوچار- آهن، نسبت به سایر نمونه های دارای پوشش سطحی و کامپوزیت های بایوچار-فلز دارای توانایی بیشتری در حذف آلاینده کروم از محلول آبی بوده است و توانسته است موفقتر عمل کند. بنابراین کاربرد این جاذب ها می تواند در اصلاح آب آلوده به این آلاینده مؤثر باشد.
آلودگی هوا
مریم بحیرایی
چکیده
مقدمه: جایگاه های سوخت یکی از منابع عمده گسیل BTEX به جو هستند. این ترکیبات می توانند سلامتی کارکنان، رانندگان و ساکنان اطراف را تحت تأثیر قرار دهند. هدف از این مطالعه بررسی میزان BTEX در هوای محیطی جایگاه های سوخت شهر همدان و اطراف آن و مقایسه با استاندارهای هوای شغلی و تنفسی است.مواد و روش ها: نمونه ها طبق روش NIOSH توسط پمپ نمونه ...
بیشتر
مقدمه: جایگاه های سوخت یکی از منابع عمده گسیل BTEX به جو هستند. این ترکیبات می توانند سلامتی کارکنان، رانندگان و ساکنان اطراف را تحت تأثیر قرار دهند. هدف از این مطالعه بررسی میزان BTEX در هوای محیطی جایگاه های سوخت شهر همدان و اطراف آن و مقایسه با استاندارهای هوای شغلی و تنفسی است.مواد و روش ها: نمونه ها طبق روش NIOSH توسط پمپ نمونه برداری فردی از هوای داخل و اطراف جایگاه های سوخت جمع آوری شدند. غلظت ترکیبات BTEX توسط حلال دیکرومتان استخراج و با استفاده از دستگاه GC/FID مورد سنجش قرار گرفت.نتایج: میانگین غلظت بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن در داخل جایگاه سوخت خوانساری به ترتیب mg/m3 23/1، 32/3، 31/0 و 43/1، در جایگاه سوخت فلسطین به ترتیب mg/m3 53/1، 14/4، 29/0 و 25/1 و در جایگاه سوخت فروغ به ترتیب mg/m3 23/2، 65/1، 42/0 و 22/1 تعیین شد. بیشترین غلظت ترکیبات BTEX در داخل جایگاه سوخت قرار داشت و با افزایش فاصله از مناطق خدماتی غلظت آن ها کاهش پیدا کرد. میانگین غلظت بنزن در هوای داخل و فاصله 200 متری از جایگاه های سوخت بیشتر از رهنمود EPA و در هوای داخل و فاصله 50 متری از جایگاه های سوخت بیشتر از رهنمود NIOSH قرار داشت. همچنین میانگین غلظت تولوئن تنها در هوای داخل جایگاه سوخت فلسطین بیشتر از رهنمود EPA قرار داشت.بحث: با توجه به حضور ترکیبات BTEX در جایگاه های سوخت و مواجهه شغلی افراد با آن ها، می بایست نظارت بیشتری توسط مسؤولان پخش فراوردههای نفتی و اقدامات کنترلی به منظور حفظ سلامتی افراد و کاهش این آلاینده در جایگاه های سوخت از جمله کنترل نشت از تانک ها و پمپ ها و امکان بازیافت بخارات بنزین در حین سوخت گیری صورت گیرد.
آموزش محیط زیست
منیژه احمدی؛ سپیده حسینی
چکیده
مقدمه: دستاندازی مداوم بشر بر حوزه های محیط زیست و برداشت های بیرویه و استفاده نادرست از منابع طبیعی، آسیب های غیرقابل جبرانی بر محیط زیست وارد نموده است. انسان ها در طول زندگی با دخالت و تأثیرات منفی خود در قواعد منظم طبیعت موجب به هم خوردن تعادل و تناسب محیط زیست شده و تا جایی پیش رفته که جامعه انسانی را با انبوهی از ...
بیشتر
مقدمه: دستاندازی مداوم بشر بر حوزه های محیط زیست و برداشت های بیرویه و استفاده نادرست از منابع طبیعی، آسیب های غیرقابل جبرانی بر محیط زیست وارد نموده است. انسان ها در طول زندگی با دخالت و تأثیرات منفی خود در قواعد منظم طبیعت موجب به هم خوردن تعادل و تناسب محیط زیست شده و تا جایی پیش رفته که جامعه انسانی را با انبوهی از معضلات محیط زیستی روبه رو کرده است. از این رو شناخت رفتارهای نامطلوب محیطی، مدیریت و کنترل آنها، زمینه ساز آموزشهایی است که باید از همان روزهای آغازین آموزش رسمی، برنامهریزان درسی از طریق محتوا و کتب درسی مدنظر قرار دهند. یکی از راههای اثرگذار در این امر، آموزش مفاهیم محیط زیستی در دوران ابتدایی میباشد. آموزش محیط زیست از طریق مفهومسازی در کتابهای درسی می تواند ابزاری حیاتی جهت مقابله با مشکلات محیط زیستی باشد. از این رو هدف پژوهش، تحلیل مفاهیم سواد محیط زیستی در کتابهای علوم دوره ابتدایی براساس برنامه درسی ملی است.مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری شامل کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی بوده که با توجه به ماهیت موضوع، نمونه گیری انجام نشده و همه جامعه آماری بررسی شده است. ابزار جمع آوری داده ها، سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده که با قضاوت متخصصان ساخته شده است و داده های حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که در کتاب های علوم تجربی دوره ابتدایی، براساس مؤلفه های سواد محیط زیستی (مدیریت مصرف آب، مدیریت مصرف برق، مدیریت مصرف گاز، مدیریت پسماند، حفظ جنگل، حفظ حیوانات) بیشترین توجه در پایه اول و سوم، مدیریت مصرف آب (79/25 و 19/35 درصد)، پایه دوم، مدیریت پسماند (69/34 درصد)، پایه چهارم، پنجم و ششم، حفظ جنگل (64/22، 15/22 و 91/31 درصد) میباشد. همچنین توجه به عناصر محیط زیستی در کل دوره ابتدایی (با 987 فراوانی) بیشترین توجه مربوط به کتاب علوم تجربی پایه پنجم با 47/21 درصد و کمترین توجه مربوط به پایه ششم با 28/14 درصد است. از سوی دیگر براساس اولویت بندی، بیشترین توجه کتاب های درسی علوم تجربی دوره ابتدایی به مدیریت مصرف آب (با 217 فراوانی) و کمترین توجه به مدیریت مصرف گاز (با 115 فراوانی) بوده است.بحث: مفاهیم محیط زیستی در کتابهای علوم تجربی دوره ابتدایی از جایگاه مطلوب برخوردار نیست. با توجه به مشکلات محیط زیستی در کشور، پیشنهاد شد در بازنگری محتوای کتابهای درسی علوم تجربی بیشتر به مؤلفه های محیط زیستی پرداخته و محتوای محیط زیستی مهارت محور در پایه های اول تا سوم و پژوهش محور در پایه های چهارم تا ششم گنجانده شود، سازماندهی عمودی و افقی در طراحی محتوای محیط زیستی کتابهای درسی علوم تجربی و توزیع متوازن محتوا در پایه اول تا ششم ابتدایی رعایت شود، محتواهای بیشتر و غنیتر با موضوع زباله در محتوای کتابهای درسی دوره ابتدایی بهویژه موضوع مدیریت پسماند در پایه پنجم و ششم گنجانده شود، محتوای بیشتر با موضوع انرژی و محوریت مسأله مصرف گاز در کتاب های پایه سوم و چهارم اختصاص داده شود، محتواهای مربوط به حفظ جنگل و حیوانات در تمام پایه های دوره ابتدایی گنجانده شود.
آلودگی خاک
محمود کسایی؛ نسرین قرهی؛ رفعت زارع بیدکی
چکیده
مقدمه: بررسی عامل تأثیرگذار بر حرکت آب و املاح در خاک و استفاده از مواد اصلاحکننده جدید مانند نانو ذرات معدنی و بیوچارها میتواند کمک شایانی به مدیریت صحیح اراضی برای کاهش آبشویی نیترات از خاک و جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی نماید. از آنجا که در سالهای اخیر مطالعات بسیاری بر روی استفاده از زغال زیستی در سیستمهای زراعی ...
بیشتر
مقدمه: بررسی عامل تأثیرگذار بر حرکت آب و املاح در خاک و استفاده از مواد اصلاحکننده جدید مانند نانو ذرات معدنی و بیوچارها میتواند کمک شایانی به مدیریت صحیح اراضی برای کاهش آبشویی نیترات از خاک و جلوگیری از آلودگی آبهای زیرزمینی نماید. از آنجا که در سالهای اخیر مطالعات بسیاری بر روی استفاده از زغال زیستی در سیستمهای زراعی با هدف اولیه ترسیب کربن آلی در خاک و درنتیجه کاهش گازهای گلخانهای انجام شده است، اثر آن بر دیگر فرآیندهای خاک از جمله آبشویی نیترات نیز مورد توجه قرار گرفته است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر نانو ذرات معدنی و بیوچار حاصل از بقایای گیاه گندم بر آبشویی نیترات از خاک و پایداری خاکدانه است.مواد و روشها: تیمارهای مورد استفاده شامل سه تیمار زئولیت، کلوزیت و بیوچار، هرکدام در دو سطح (ده و پنجاه گرم در هر کیلوگرم خاک) و سه تکرار بود. ستونهای خاک مورد استفاده در این تحقیق، لولههای پلیکا (PVC) به قطر 3 سانتیمتر و ارتفاع 40 سانتیمتر بودند. برای وارد کردن نیترات به ستونهای خاک از کود اوره حاوی 46 درصد نیتروژن خالص استفاده شد. میزان کود اوره مطابق نیاز کودی گیاه ذرت که معمولاً 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار میباشد، در نظر گرفته شد. کود اوره بهصورت محلول برای هر ستون خاک آماده و در هفته اول و پنجم به تمام ستونهای خاک اضافه شد. آبیاری ستونهای خاک نیز بر اساس وزن آب از دست رفته از ستون خاک شاهد به روش وزنی و با حدود 15 درصد آبشویی برای خروج زهاب انجام شد. تعداد آبیاریها شامل 8 آبیاری هفتهای یک آبیاری و میزان آب واردشده به هر ستون در هر آبیاری حدود 60 میلیلیتر بود. غلظت نیترات محلولهای مورد آزمایش با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتری تعیین گردید. پس از هشت هفته از اضافه شدن تیمارها به خاک مورد آزمایش میانگین وزنی قطر خاکدانهها در نمونه شاهد و تیمارها اندازهگیری شد و با میانگین وزنی قطر خاکدانهها در نمونه شاهد قبل از آزمایش و بعد از پایان آزمایش مقایسه شدند.نتایج: در طول زمان آزمایش میزان نیترات خروجی از ستونهای خاک در تیمارهای حاوی ده گرم و پنجاه گرم از هر یک از از اصلاح کنندههای بیوچار، زئولیت و کلوزیت نسبت به نمونه شاهد بهطور معنیداری (p<0.5) کاهش داشته است. در تمام هفتههای آزمایش، تیمار پنجاه گرم بیوچار کمترین آبشویی نیترات را نسبت به تیمار پنجاه گرم زئولیت و پنجاه گرم کلوزیت داشته است. بهطورکلی، نتایج نشان داد که افزودن بیوچار و نانو ذرات معدنی به خاک در سطح پنج درصد وزنی موجب کاهش معنیدار (p<0.5) آبشویی نیترات شد.بحث: بر اساس نتایج به دستآمده در تحقیق حاضر و مطالعات قبلی انجام شده به طور قطعی میتوان بیان کرد که افزودن بیوچار به خاک سبب بهبود شرایط فیزیکی خاک و کاهش آبشویی نیترات از خاک میشود. همچنین با افزایش مصرف زئولیت و کلوزیت پایداری خاکدانهها بیشتر و میزان نیترات خروجی از ستون خاک کم شده و درنتیجه آلودگیهای آبهای زیرزمینی به نیترات کمتر خواهد شد.