مکرمه بهمنش؛ عاطفه چمنی؛ الهام چاوشی
چکیده
پیشینه و هدف: یکی از مهمترین آلایندههای نوظهور در محیطهای آبی که در سالهای اخیر مورد توجه محققان جهانی قرار گرفته، زبالههای پلاستیکی بهویژه میکروپلاستیکها میباشد. جانوران آبزی میتوانند میکروپلاستیکها را بخورند زیرا آن ها را به جای طعمهی خود اشتباه میگیرند. در نتیجه، حیوان بعد از مصرف میکروپلاستیک، میتواند ...
بیشتر
پیشینه و هدف: یکی از مهمترین آلایندههای نوظهور در محیطهای آبی که در سالهای اخیر مورد توجه محققان جهانی قرار گرفته، زبالههای پلاستیکی بهویژه میکروپلاستیکها میباشد. جانوران آبزی میتوانند میکروپلاستیکها را بخورند زیرا آن ها را به جای طعمهی خود اشتباه میگیرند. در نتیجه، حیوان بعد از مصرف میکروپلاستیک، میتواند احساس سیری کند و باعث کاهش جذب مواد غذایی و کاهش مصرف انرژی شود که به نوبه خود ممکن است بر رشد، بقا، باروری و میزان تولید مثل تأثیر بگذارد. این ذرات پس از بلعیدن میتوانند به سطوح بالاتر تغذیهای منتقل شوند و در نهایت از طریق زنجیرهی غذایی به انسان برسند. با وجود این واقعیت که آب شیرین منبع آب آشامیدنی است، دانش در مورد اثرات آلودگی میکروپلاستیک در محیطهای آب شیرین در مقایسه با محیطهای دریایی، هنوز در مراحل ابتدایی خود است. از اینرو هدف از مطالعهی حاضر بررسی جامع حضور و پراکنش میکروپلاستیک در رسوبات رودخانه زایندهرود میباشد.مواد و روشها: از بالادست تا پاییندست رودخانهزاینده رود، 21 ایستگاه نمونهبرداری، انتخاب و در هر ایستگاه، نمونهبرداری در مساحتی به ابعاد 30×30 سانتیمتر تا عمق تقریبی10 سانتیمتری بالای رسوب در سه تکرار انجام شد. پردازش نمونه طی دو مرحلهی هضم مواد آلی با استفاده از پراکسید هیدوروژن و جداسازی چگالی با استفاده از نمک سدیمکلرید انجام شد. میکروپلاستیکها با استفاده از میکروسکوپ نوری استاندارد با بزرگنماییهای 40 × 100 × و 400 ×، شناسایی شدند. پروتکلهـای اسـتاندارد مختلـف ماننـد آزمون های فشار، کشیدگی، نور اضافی یا سوزن داغ برای تشـخیص میکروپلاسـتیکها اسـتفاده شد. پس از شناسایی ذرات میکروپلاسـتیک، نـوع و شـکل آن هـا، رنـگ و انـدازه آنهـا تعیـین و یادداشت شد. برای تعیین ترکیب پلیمری میکروپلاستیکها از دستگاه طیف سنج رامان استفاده شد.نتایج: میانگین فراوانی میکروپلاستیکها 39/29±481/70 ذره در 50 گرم رسوب خشک بود. ایستگاه 17 با میانگین تعداد 849/14±50/363 ذره و ایستگاههای 1، 6 و 7 با میانگین تعداد 528/1±33/1 ذره در 50 گرم رسوب خشک به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان آلودگی بودند. اندازه تمامی میکروپلاستیکها در محدوده 5000-50 میکرومتر بود. میکروپلاستیکهای کمتر از 500 میکرون با 5/64 درصد دارای بیشترین فراوانی بودند. شکل غالب میکروپلاستیکها با فراوانی 9/34 درصد، 33 درصد و 8/28 درصد به ترتیب به رشتهای، قطعه و فیبر تعلق داشت. نتایج با طیف مرجع ارائه شده در پایگاه داده Openspecy مقایسه شد. در مجموع 3 پلیمر مختلف شامل پلیپروپیلن (PP)، پلیاتیلن (PE) و پلیآمید (PA) در رسوبات یافت شدند.بحث: نتایج این پژوهش نشاندهندهی پراکندگی میکروپلاستیکها در رسوبات رودخانه زایندهرود است. پلیمرهای پلیپروپیلن (PP)، پلیآمید (PA) و پلیاتیلن (PE) یافتشده در رسوبات رودخانه زایندهرود اغلب در پارچهها استفاده میشوند. ترکیب پلیمر، در رسوبات رودخانه زایندهرود به وضوح نشان دهندهی ورود فاضلابهای حاصل از شستوشوی پارچه های مصنوعی به رودخانه میباشد. پلیپروپیلن و پلیاتیلن برای ساخت طناب ها و تورهای ماهیگیری استفاده میشود. علاوهبراین الیاف پلیپروپیلن به طور گسترده برای تولید پوشش کف پوش، فرش و قالی، لباس ورزشی، ساخت مالچ کشاورزی، تورهای ماهیگیری، کیسه های بسته بندی و طناب استفاده میشود. پلی آمید با توجه به استحکام و سختی بالا برای تولید وسایلی مانند طناب، کمربند ایمنی، چتر نجات، نخ و تور ماهیگیری، همچنین در تولید الیاف مصنوعی از قبیل انواع البسه و جوراب و الیاف فرش استفاده می شود. بنابراین میتوان اذعان نمود که فعالیتهای انسانی از جمله رهاسازی فاضلابهای شهری و صنعتی، ریختن زباله توسط گردشگران در ساحل رودخانه و استفاده از تور ماهیگیری از طرف صیادان نقش مهمی در آلودگی میکروپلاستیک در این منطقه داشته است. بنابراین پایش دورهای میکروپلاستیک ها در آب و رسوب رودخانه زایندهرود کمک شایانی به اقدامات مدیریتی برای کنترل این آلودگی خواهد بود.
محمد ابراهیم فاضل ولی پور؛ هانیه سادات حسینی
چکیده
با توجه به اهمیت آلودگی منابع خاک و آب و تاثیر آنها برسلامت انسان و زنجیره غذایی، تحقیق حاضر به نقش فلزات سنگین در خاک و آب منطقه عبدالله گیو واقع درجاده قوچان- نیشابور، استان خراسان رضوی می پردازد. در این تحقیق تعداد10 نمونه از منبع آبی و20 نمونه ازخاک های سطحی منطقه از عمق 10 تا 20 سانتی متری برداشت گردید و پس ازآماده سازی و آنالیز از لحاظ ...
بیشتر
با توجه به اهمیت آلودگی منابع خاک و آب و تاثیر آنها برسلامت انسان و زنجیره غذایی، تحقیق حاضر به نقش فلزات سنگین در خاک و آب منطقه عبدالله گیو واقع درجاده قوچان- نیشابور، استان خراسان رضوی می پردازد. در این تحقیق تعداد10 نمونه از منبع آبی و20 نمونه ازخاک های سطحی منطقه از عمق 10 تا 20 سانتی متری برداشت گردید و پس ازآماده سازی و آنالیز از لحاظ غلظت فلزات سنگین مورد مطالعه قرارگرفت. نتایج مطالعه نشان دادکه در آبهای منطقه بیشترین غلظت مربوط به عنصر استرنسیم و کمترین غلظت مربوط به عنصر کادمیوم است ولی غلظت تمامی عناصر کمتر از حد استاندارد بهداشت جهانی می باشد. نتایج حاصل از غلظت فلزات سنگین در خاک منطقه و مقایسه آن با استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست درخاکهای قلیایی نشان داد که مقدار فلزات سنگین کروم و نیکل درخاک منطقه بیشتر ازحد استاندارد است. وجود سنگهای آذرین بازالتی درمنطقه می تواند در این امر نقش داشته باشد. مطالعات حاکی ازآن است که به سمت غرب تمرکز فلزات سنگین در منابع آب و خاک منطقه افزایش می یابد.
پویا پروین؛ محمدمهدی ضرابی
دوره 3، شماره 60 ، شهریور 1397، ، صفحه 1-16
چکیده
حرکت به سمت پایداری و سیاستهای توسعه پایدار همواره یکی از پاسخهای اساسی به معضلات محیط زیستی بودهاست که دولتهای مختلف، با وضع و تنظیم آن ها تلاش در کاهش مشکلات جامعه خود را داشته اند. این سیاستها عموما ساختارهای کلی گوناگون و حتی متفاوتی با یکدیگر دارند که با توجه به نیازها، معضلات و موقعیت جغرافیایی متفاوت است.در این پژوهش ...
بیشتر
حرکت به سمت پایداری و سیاستهای توسعه پایدار همواره یکی از پاسخهای اساسی به معضلات محیط زیستی بودهاست که دولتهای مختلف، با وضع و تنظیم آن ها تلاش در کاهش مشکلات جامعه خود را داشته اند. این سیاستها عموما ساختارهای کلی گوناگون و حتی متفاوتی با یکدیگر دارند که با توجه به نیازها، معضلات و موقعیت جغرافیایی متفاوت است.در این پژوهش سعی داریم با بررسی منشورهای عمومی و بررسی موردی شهرهای موفق در زمینه پایداری، الگویی جامع در این راستا ارائه دهیم. در همین جهت پس از بررسی منشورهای عمومی توسعه پایدار، شهرهایی به عنوان الگوهای سیاست های خاص در راستای پایداری در نظر گرفته شدند. سئول به عنوان شهری که از طریق بهینه سازی فضاهای خرد شهری به توسعه شهری پایدار دست یافت، بارسلونا با بهبود سیاستهای حمل و نقل و تردد شهری، کپنهاگ با سیاستهای کاهش استفاده از خودروهای شخصی به کمک افزایش فرهنگ دوچرخهسواری و حمل و نقل عمومی، کورتیبا به وسیله بهبود پلان کلی شهر، ونکوور با برنامه ریزی مرحلهای از لحاظ زمانی و پورتلند با برنامهریزی منطقهای و سیاستهای توسعه ای بر اساس لبههای رشد شهر، انتخاب شدند.در آخر، با در نظر گرفتن تمام موارد فوق به این نتیجه خواهیم رسید که این اقدامات به دو دسته عمومی و متناسب با بستر تقسیم میشوند، که با تحلیل بسترهای متفاوت و امکانات موجود در دیگر سرزمینها، بسیاری از این روشها قابل تعمیم به دیگر بسترها هستند.